sexta-feira, 19 de agosto de 2022

دو نوع آتئیست

روبرتو داسیلوا روشا، استاد دانشگاه و دانشمند علوم سیاسی

روبرتو داسیلوا روشا، استاد دانشگاه و دانشمند علوم سیاسی

دو نوع آتئیست

من یک دانشمند علوم سیاسی، کارشناسی ارشد علوم سیاسی هستم، اما از سال 1975 یک تحلیلگر سیستم های کامپیوتری هستم.

من این را نمی گویم که به شما کیف پول بدهم، صرفاً به این دلیل که در حال حاضر در شبکه های اجتماعی می توانید در مورد هر موضوعی متخصص دریافت کنید و بررسی کنندگان حقایق دادگاه در انتهای جهان هستند، با وزیر الکساندر دو موراس، که بازپرس است، متهم، گزارشگر، دادستان و قاضی، مجری و مفسر در شبکه های اجتماعی.

پس با گفتن این موضوع، بیایید در مورد اینکه چرا دو نوع ملحد وجود دارد، صحبت کنیم که نوع اول، شناخته شده ترین، بیخدای تنبل است، هیچ استدلالی ندارد و همیشه شکاک آماتور است، نه شک علمی که خواستار پایان نامه است. رد، بر اساس فنون تحقیق علمی و روش شناسی علمی، پس شک علمی فقط لجاجت یا دشمنی نیست، بلکه پاسخ آزمایشی به سؤالی است که علم به دلیل اهمیت و ارتباط آن با تمدن، به استثنای اسطوره ها و مذهبی ها، پذیرفته است. سنت‌هایی که نمی‌توان آن‌ها را نقض کرد یا از قبل به عنوان بخشی از تابوهایی که جامعه آن‌ها را به عنوان مقدس انتخاب کرد و تنها توسط کسانی که از طرف جامعه مجاز به درمان و بازسازی چنین باورهایی هستند، با آنها رفتار می‌کرد، تحت مجازات مجازات اجتماعی عظیمی که می‌تواند از طرد محتاطانه تا طرد شود. محرومیت اجتماعی و بدترین مجازات: که نامرئی بودن اجتماعی است.

نوع دوم آتئیست، ملحد علمی است، کسی که دین خود را آغاز کرد، سپس عمیق تر به دین رفت و در نهایت به بی خدایی ختم شد. کلیسای کاتولیک این را 1800 سال پیش می‌دانست که در شورایی تصمیم گرفت که توده‌ها باید به زبان لاتین باشند، و اولین متون مقدس توسط دستگاه چاپ متحرک که توسط گوتمبرگ اختراع شد چاپ شد، اولین اثر چاپی کتاب مقدس توسط مارتین لوتر بود. و به زودی بسیاری از کشیشان حتی پس از مرگ سوزانده شدند، مانند ویکلیف، دیگران اعدام شدند، مانند لوتر تکفیر شدند، زیرا آنها می خواستند خواندن کتاب مقدس را گسترش دهند، زیرا این اثری است که دو هزار سال در نسخه باز بود، بنابراین از بین رفت. خط آن زمان بدون ویراستار و بدون سازمان‌دهنده، نسخه‌های تمام نویسندگانش را ثبت می‌کند و فرهنگ‌ها، اسطوره‌ها و افسانه‌ها را در هم می‌آمیزد که فرهنگ‌های مردمی را که او در آن‌ها تحت تأثیر قرار گرفته است، در هم می‌آمیزد.

نگویید که کتاب مقدس به عنوان یک کتاب تاریخی عمل نمی کند، هیچ تاریخ بشری از ایدئولوژی و اسطوره ها مستثنی نیست، مانند جنگ ویتنام، حمله به عراق، CV19، تاریخچه ایدز، همه چیز آلوده به علاقه است. کشور هژمونیک، و روایاتی که بیشتر به نفع طرف مسلط است، مانند کشف برزیل به طور رسمی توسط دریابان پدرو آلوارس کابرال، اما او قبل از او در | برزیل بود، کابرال، حداقل سه دریانورد دیگر از طریق سرزمین های برزیل، مانند پینزون.

اکنون نظریه در مورد الحاد دینی; از آنجایی که همه کشیشان بیخدا هستند و پیروان آنها حتی به آن مشکوک نیستند، این نتیجه خطر دانش عمیق تر خود کتاب مقدس است که لایه هایی را نشان می دهد که در هر مرحله در دانش فرهنگی خواننده عمیق تر می شود. و نتیجه این است که دین به الحاد می انجامد; اگر کارل مارکس و استالین این را می‌دانستند، کمونیست‌ها را مجبور می‌کردند آنقدر کتاب مقدس را بخوانند تا متقاعد شوند که آتئیست شوند، برعکس، معابد مذهبی را بستند و مذهبی‌ها را به خاطر اینکه هرگز کتاب مقدس مطالعه نکرده‌اند تحت تعقیب قرار دادند و کشتند.

هیچ متن یا تصویری روی پندرایوها و یا هاردهای کامپیوتری ثبت نشده است، همانطور که در حافظه ما در مغز انسان هیچ نامی از افراد، تصویر مکان‌ها، دانش یا اطلاعاتی وجود ندارد، اگر مغز را باز کنید خواهید دید. خون زیادی وجود دارد، تکانه های الکتریکی و مواد بیوشیمیایی را شناسایی می کند: پس اطلاعات کجاست؟

بیایید آن را با مراحل انجام دهیم. کامپیوتر و اینترنت در لایه ها سازماندهی شده اند. بنابراین اطلاعات وارد کامپیوتر و اینترنت می شود، ذخیره می شود و از آن خارج می شود. با لایه‌های عمیق‌تر و عمیق‌تر، از پیچیده گرفته تا ساده، تا زمانی که یک تصویر یا یک متن یا یک قطعه اطلاعات پیچیده در مورد مهندسی یا مکانیک کوانتومی یا یک فیلم یا ویدیو یا یک آهنگ به مجموعه‌ای از نمادهای منطقی تقلیل یابد. فقط با نماد باینری: صفر و یا یک که نمادهای دیجیتال نامیده می شوند.

به طور مشابه، در مغز ما، هر چیزی که به طور فیزیکی در مغز وجود دارد، فقط تکانه های الکتریکی و واکنش های بیوشیمیایی در مکان های مناسب در نورون یا سیناپس های عصبی است، که در کامپیوتر یا اینترنت مدارهای منطقی الکترونیکی هستند که فقط سطح پایینی از جریان با صفر، بالاترین سطح با یک نشان داده شده است.

لایه‌های پایین‌تر رایانه با چند دستورالعمل ساده مانند: کپی کردن صفر یا یک عمل می‌کنند. آدرسی را پیدا کنید که در آن صفر یا یک باشد. مجموعه ای از صفرها و یک ها به نام واحدهای بایت را با هم گروه کنید.به همین دلیل است که حافظه و پردازنده با چند بایت مانند: کیلوبایت، مگابایت، گیگابایت، ترابایت، پتابایت اندازه گیری می شوند.

سایر عملیات‌های کم‌تر عبارتند از: مقایسه بایت‌ها و اصلاح بایت‌ها، انتقال هر بیت اطلاعات به راست یا چپ، از آنجایی که یک بایت گروهی از بیت‌ها است، یک بیت به صورت جداگانه صفر یا یک است. و بیت ها یا بایت ها را گروه یا جدا کنید.

در لایه فوق العاده برتر، مدارهای منطقی کامپیوتر، دنباله ای ساده تر از دستورالعمل ها را ثبت می کنند که باید توسط هر مدار الکترونیکی از پیش تعیین شده توسط سازنده اجرا شوند، که هرگز تغییر نمی کنند، عملیات حسابی و دستورات خرد هستند.

در لایه بعدی برنامه نویسان کامپیوتر این آزادی را دارند که ترکیب و بازترکیب کنند و دنباله ای از اجرای دستورات لایه قبلی را ایجاد کنند و این همان چیزی است که ما به آن برنامه نویسی کامپیوتر می گوییم.

در لایه ای که در بالا توضیح داده شد، لایه رابط بین این برنامه ها و انسان قرار می گیرد، که زبان برنامه نویسی است که در آن ترجمه انجام می شود تا کامپیوتر آنچه را که در برنامه ها نوشته شده است بفهمد تا مدارهای الکترونیکی بدانند. کارهایی که باید به طور متوالی در برنامه انجام شود و کجا و چگونه داده ها را با وارد کردن و برداشتن داده ها پردازش کنیم.

لایه بعدی لایه انتزاعی است، جایی که مجموعه ای از بایت ها به صورت رمزگشایی برای انسان تفسیر می شود تا بفهمد چگونه حروف، اعداد، رنگ ها، تصاویر، صداها، رابط های داده ای هستند که از طریق صفحه نمایش یا چاپ بر روی آن برای انسان قابل تشخیص هستند. کاغذ . .

این رابط بین انسان و ماشین مشابه رابطی است که بین مغز انسان و زبان، گوش و چشم وجود دارد که آن تکانه‌های الکتریکی در مغز و واکنش‌های بیوشیمیایی مغز را به نور، تصاویر تبدیل می‌کند. کلمات، جملات، احساسات بیرونی برای انسان.

مناسک ادیان از لایه‌هایی مانند رایانه تشکیل شده است، جایی که مبتدی ابتدا بدون درک کامل مفید بودن هر حرکت، هر تکرار کلمات و نگرش‌ها، مانند غسل تعمید، مانند نمادهای بصری، با مناسک آشنا می‌شود. رفتار اجتماعی، جنسی، قوانین را بدون پیش‌پرسش یاد می‌گیرد، زیرا در این صورت پذیرفته شدن در گروه می‌تواند به آموزه‌های عمیق‌تر دسترسی داشته باشد.

مبتدی بر تخت نشسته است و به تدریج شروع به ساختن نسخه خود از آموزه های آموخته شده برای خود می کند، سپس لایه انتقادی جدید در ذهن او شکل می گیرد و شروع به انتخاب و حذف و افزودن عناصر اکتشافی در بینش و نسخه شخصی خود از دین می کند. و معنویت

او شروع به بحث و پرسش درباره رفتارها و آموزه‌ها می‌کند، شروع به قضاوت‌های خود درباره رفتار پذیرفته‌شده و آن‌هایی که از دیدگاه خودش مناسب نیست، می‌کند.

بنابراین آخرین لایه دینی ناشی از نگاه کامل به حوزه فرهنگی و تفسیر فکری کتب مقدس است که در کجا و چه زمانی موفق به تفکیک جدول زمانی بین زمان نگارش کتب آسمانی و انطباق مناسب با رفتارهای مشابه و انطباق با فرهنگ می شود. در مورد نسل شما، کشور و جامعه شما، به قوانین شما، سپس سؤالات بزرگی پیش می‌آید که باید به درستی حل شوند، بسیاری از آنها تغییر می‌کنند و نسخه‌های جدیدی از درک‌هایی که قبلاً بر نیازهای فکری و فعلی غلبه داشتند، تغییر می‌کنند. حس در لحظه حال

آخرین لایه سپس با انطباق فرهنگ معاصر و پیشرفت های علمی می آید که باید در توانایی آنها برای توجیه آموزه و ایمان خود گنجانده شود، بنابراین ملحدان جدید شروع به دور انداختن اولین لایه های جذب اولیه می کند که بدون مقاومت وارد ذهن آنها شده است. بدون انتقاد از اولین لحظات، اندکی بعد آخرین نسخه تدوین شده خود را از آموزه دینی خود می سازد و پشتوانه های مبتنی بر معماها و اسطوره ها را حذف می کند و آخرین لایه تابوها را کنار می گذارد و جوهر همه دین را که فقط برهنگی است باقی می گذارد. حقیقت این است که هیچ چیز نمی تواند مقدس باشد و همه چیز فقط نیستی است، نیستی عظیمی که برای آن آفریده شده ایم، از هیچ بیرون می آییم و به هیچ باز می گردیم، و اینکه زندگی ما هیچ معنای خاص یا خاصی ندارد، و همه چیز شبیه سازی عظیمی است در جهانی که در آن جهان خود یک سیستم عظیم شبیه سازی است که در آن واقعیت به اندازه اطلاعات نشان داده شده در مغز یا حافظه یک کامپیوتر عینی است: جریمه‌های صفر و یک که فقط در چارچوبی خاص معنا پیدا می‌کنند، دانش و اراده به بودن و باور کردن نامیده می‌شوند.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

نوعا الملحدين

روبرتو دا سيلفا روشا ، أستاذ جامعي وعالم سياسي

روبرتو دا سيلفا روشا ، أستاذ جامعي وعالم سياسي

نوعا الملحدين

أنا عالم سياسي ، وماجستير في العلوم السياسية ، لكني أعمل كمحلل لأنظمة الكمبيوتر منذ عام 1975.

أنا أقول هذا ليس لمنحك محفظة ، ببساطة لأنه في الوقت الحالي على الشبكات الاجتماعية يمكنك الحصول على خبراء في أي موضوع ومدققو الحقائق هم المحكمة في نهاية العالم ، مع الوزير ألكساندر دي مورايس ، وهو المحقق ، المتهم والمقرر والمدعي العام والقاضي والمنفذ والمعلق على مواقع التواصل الاجتماعي.

لذلك ، بعد قولي هذا ، دعونا نتحدث عن سبب وجود نوعين من الملحدين ، حيث النوع الأول ، والأكثر شهرة ، هو الملحد الكسول ، وليس له حجج وهو دائمًا المتشكك الهواة ، وليس الشك العلمي الذي يتطلب الأطروحة و التفنيد ، وفق أساليب البحث العلمي والمنهج العلمي ، فإن الشك العلمي ليس مجرد عناد أو عداء ، بل هو إجابة مبدئية لسؤال يقبله العلم لأهميته وصلته بالحضارة ، باستثناء الأساطير والدينية. التقاليد التي لا يمكن انتهاكها أو استجوابها مسبقًا كجزء من المحظورات التي اختارها المجتمع لتكون مقدسة ولا يعاملها إلا أولئك المرخص لهم من قبل المجتمع لمعالجة وإعادة صياغة مثل هذه المعتقدات ، تحت طائلة العقوبة الاجتماعية الهائلة التي يمكن أن تتراوح من النبذ ​​السري إلى الإقصاء الاجتماعي وأسوأ العقوبات: وهو الخفاء الاجتماعي.

النوع الثاني من الملحدين هو الملحد العلمي ، الذي بدأ في التدين ، ثم تعمق في الدين وانتهى به المطاف بالإلحاد. عرفت الكنيسة الكاثوليكية هذا قبل 1800 عام عندما قررت في مجلس أن الجماهير يجب أن تكون باللغة اللاتينية ، وطُبِعت النصوص المقدسة الأولى بواسطة آلة الطباعة المنقولة التي اخترعها جوتمبرج ، وكان أول عمل مطبوع هو الكتاب المقدس ، بقلم مارتن لوثر ، وسرعان ما تم حرق العديد من الكهنة حتى بعد الموت ، مثل Wiclyffe ، وتم إعدام آخرين ، وحُرموا مثل لوثر ، لأنهم أرادوا نشر قراءة الكتاب المقدس ، لأنه عمل كان في طبعة مفتوحة لألفي عام ، لذلك تم تجاوزه. خط الزمن بدون محرر وبدون منظم ، وبالتالي ، فإنه يسجل نسخ جميع كتابها ، ودمج الثقافات والأساطير والأساطير التي تمزج بين ثقافات الشعوب التي تأثرت بها.

لا تقل أن الكتاب المقدس لا يخدم ككتاب تاريخي ، ولا يوجد تاريخ بشري مستثنى من الأيديولوجيا والأساطير ، مثل حرب فيتنام ، وغزو العراق ، و CV19 ، وتاريخ الإيدز ، فكل شيء ملوث بمصلحة الدولة المهيمنة ، والروايات الأكثر تفضيلاً للجانب المهيمن ، مثل اكتشاف البرازيل رسميًا من قبل الملاح بيدرو ألفاريس كابرال ، لكنه كان في | البرازيل قبله ، كابرال ، على الأقل ثلاثة ملاحين آخرين عبر الأراضي البرازيلية ، مثل بينزون.

الآن نظرية الإلحاد الديني. نظرًا لأن جميع الكهنة ملحدون ، ولا يشك أتباعهم في ذلك ، فإن ذلك نتيجة لخطر المعرفة الأعمق المتزايدة بالكتاب المقدس نفسه ، والتي تُظهر الطبقات التي يتم تعميقها في كل خطوة في المعرفة الثقافية للقارئ والنتيجة أن الدين يقود إلى الإلحاد. إذا كان كارل ماركس وستالين على علم بذلك ، فسوف يجبران الشيوعيين على قراءة الكتاب المقدس بما يكفي ليصبحوا ملحدين ، على العكس من ذلك ، أغلقوا المعابد الدينية واضطهدوا وقتلوا المتدينين ، لأنهم لم يدرسوا الكتاب المقدس أبدًا.

لا يوجد نص أو صورة مسجلة على pendrives ، ولا على محركات الأقراص الصلبة للكمبيوتر ، تمامًا كما في ذاكرتنا في دماغ الإنسان لا توجد أسماء لأشخاص أو صور لأماكن أو معرفة أو أي معلومات ، إذا فتحت الدماغ فسترى الكثير من الدم ، والكشف عن النبضات الكهربائية هناك ، والمواد البيوكيميائية: فأين المعلومات؟

لنفعل ذلك بخطوات. يتم تنظيم الكمبيوتر والإنترنت في طبقات. لذلك تدخل المعلومات وتخزن وتترك أجهزة الكمبيوتر والإنترنت ؛ يتم التعامل معها من خلال طبقات أعمق وأعمق ، من المتطورة إلى البسيطة ، حتى صورة أو نص أو جزء معقد من المعلومات حول الهندسة أو ميكانيكا الكم أو فيلم أو فيديو أو أغنية يتم اختزالها إلى مجموعة من الرموز المنطقية الممثلة. فقط بالرمز الثنائي: صفر وأو واحد ، يسمى الرموز الرقمية.

وبالمثل ، في دماغنا ، كل ما هو موجود فعليًا في الدماغ هو مجرد نبضات كهربائية وتفاعلات كيميائية حيوية في الأماكن الصحيحة في الخلايا العصبية أو المشابك العصبية ، والتي في الكمبيوتر أو الإنترنت هي الدوائر المنطقية الإلكترونية التي هي مجرد مستوى منخفض من يمثلها الحالي بصفر ، وهو أعلى مستوى يمثله واحد.

تعمل الطبقات السفلية من الكمبيوتر على ستة تعليمات بسيطة مثل: نسخ صفر أو واحد ؛ ابحث عن عنوان حيث يكون الصفر أو واحد ؛ قم بتجميع مجموعة من الأصفار والآحاد التي تسمى وحدات البايت ،هذا هو السبب في أن الذاكرة والمعالج تقاس بمضاعفات البايتات مثل: كيلوبايت ، ميجابايت ، جيجابايت ، تيرابايت ، بيتابايت.

العمليات الأخرى الأقل انخفاضًا هي: مقارنة البايتات ، وتعديل البايتات ، وتحويل كل جزء من المعلومات إلى اليمين أو اليسار ، نظرًا لأن البايت عبارة عن مجموعة من البتات ، والبايت عبارة عن صفر أو واحد على حدة ؛ و ، مجموعة أو وحدات بت أو بايت منفصلة.

في الطبقة العليا مباشرة ، تسجل الدوائر المنطقية للكمبيوتر تسلسلًا أقل بساطة من التعليمات ليتم تنفيذها بواسطة كل دائرة إلكترونية محددة مسبقًا من قبل الشركة المصنعة ، والتي لا تتغير أبدًا ، وهي عمليات حسابية وأوامر دقيقة.

في الطبقة التالية ، يتمتع مبرمجو الكمبيوتر بحرية الجمع والتوحيد وإنشاء تسلسل لتنفيذ التعليمات من الطبقة السابقة ، وهذا ما نسميه برمجة الكمبيوتر.

في الطبقة التالية للطبقة الموصوفة أعلاه ، تأتي طبقة الواجهة بين هذه البرامج والإنسان وهي لغة البرمجة حيث تتم الترجمة حتى يفهم الكمبيوتر ما هو مكتوب في البرامج حتى تعرف الدوائر الإلكترونية ما يجب القيام به بالتسلسل في البرنامج وأين وكيف يتم معالجة البيانات عن طريق إدخال البيانات وسحبها.

ستكون الطبقة التالية هي طبقة التجريد ، حيث يتم تفسير هذه المجموعة من البايتات لفك تشفيرها للإنسان ليدرك كيف أن الحروف والأرقام والألوان والصور والأصوات هي واجهات البيانات التي تصبح معلومات يمكن التعرف عليها من قبل البشر من خلال الشاشة أو الطباعة على ورقة.

هذه الواجهة بين الإنسان والآلة تشبه تلك الموجودة بين الدماغ البشري واللسان والأذنين والعينين ، والتي تحول تلك النبضات الكهربائية في الدماغ والتفاعلات البيوكيميائية للدماغ إلى أضواء وصور ، الكلمات والجمل والمشاعر الخارجية للإنسان.

تتكون طقوس الأديان من طبقات مثل الكمبيوتر ، حيث يتم تقديم المبتدئين لأول مرة إلى الطقوس دون فهم كامل لفائدة كل إيماءة ، وكل تكرار للكلمات والمواقف ، مثل المعمودية ، مثل الرموز المرئية ، على السلوك الاجتماعي ، والجنس ، يتعلم القواعد دون استجواب مسبق ، لأن قبولك في المجموعة يمكن أن يكون له حق الوصول إلى التعاليم الأعمق.

يتم تنصيب المبتدئ على العرش ويبدأ تدريجياً في بناء نسخته من العقيدة المتعلمة ، ثم تبدأ الطبقة النقدية الجديدة في التشكل في ذهنه وتبدأ في اختيار وإلغاء وإضافة عناصر إرشادية في رؤيته ونسخته الشخصية من الدين. والروحانية.

يبدأ في مناقشة واستجواب السلوكيات والعقائد ، ويبدأ في إصدار أحكامه الخاصة على السلوك المعترف به وتلك التي لا تناسبه من وجهة نظره الخاصة.

لذا فإن الطبقة الدينية الأخيرة تأتي من الرؤية الكاملة للمجال الثقافي والتفسير الفكري للكتاب المقدس حيث ومتى نجح في فصل الجداول الزمنية بين وقت كتابة الكتب المقدسة والتكيف المناسب مع السلوكيات المماثلة والتكيف مع الثقافة. من جيلك وبلدك ومجتمعك إلى قوانينك ، ثم تبرز أسئلة كبيرة تحتاج إلى حل مناسب ، ويتحول الكثير منها وإصدارات جديدة من التفاهمات التي تم التغلب عليها بالفعل والتي كانت قبل الاحتياجات الفكرية والحالية الجديدة بمعنى اللحظة الحالية.

ثم تأتي الطبقة الأخيرة مع تكيف الثقافة المعاصرة والتطورات العلمية التي يجب تضمينها في قدرتها على تبرير مذهبهم وإيمانهم ، فيبدأ الملحد الجديد في نبذ الطبقات الأولى من الاستيعاب الأولي التي دخلت ذهنه دون مقاومة و دون انتقاد للحظات الأولى ، وبعد ذلك بوقت قصير ، قام ببناء نسخته الأخيرة المجمعة من مذهبه الديني ، وإزالة الدعامات القائمة على الألغاز والأساطير واستبعاد الطبقة الأخيرة من المحرمات ويترك مع جوهر كل الدين الذي هو مجرد العاري. الحقيقة أن لا شيء يمكن أن يكون مقدسًا وأن كل شيء هو مجرد العدم ، العدم الهائل الذي خلقنا من أجله ، نخرج من لا شيء ونعود إلى لا شيء ، وأن حياتنا ليس لها معنى خاص أو خاص ، وأن كل شيء هو محاكاة هائلة في الكون حيث الكون نفسه عبارة عن نظام هائل من المحاكاة حيث يكون الواقع ملموسًا مثل المعلومات الممثلة في الدماغ أو في ذاكرة الكمبيوتر: صفر وعقوبات واحدة ، والتي لا معنى لها إلا ضمن إطار مرجعي معين ، تسمى المعرفة وإرادة أن نكون وأن نؤمن.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

ʻElua ʻano o ka poʻe hoʻomaloka

ʻO Roberto da Silva Rocha, ke kaukaʻi kulanui a me ka ʻepekema politika

ʻO Roberto da Silva Rocha, ke kaukaʻi kulanui a me ka ʻepekema politika

ʻElua ʻano o ka poʻe hoʻomaloka

He kanaka ʻepekema kālaiʻāina wau, haku i ka ʻepekema politika akā he mea loiloi ʻōnaehana kamepiula wau mai ka makahiki 1975.

Ke ʻōlelo nei au ʻaʻole kēia e hāʻawi iā ʻoe i kahi ʻeke kālā, no ka mea i kēia manawa ma nā pūnaewele kaiapuni hiki iā ʻoe ke loaʻa nā loea i kēlā me kēia kumuhana a ʻo nā mea nānā ʻoiaʻiʻo ka ʻaha ma ka hopena o ka honua, me ke Kuhina Alexandre de Moraes, ʻo ia ka mea noiʻi, ka ka mea hoʻopiʻi, ka rapporteur, ka mea hoʻopiʻi a me ka luna kānāwai, ka mea hoʻokō a me ka mea haʻi'ōlelo ma nā pūnaewele kaiaulu.

No laila, i ka ʻōlelo ʻana i kēlā, e kamaʻilio e pili ana i ke kumu he ʻelua ʻano o ka poʻe hoʻomaloka, kahi o ke ʻano mua, ʻo ka mea i ʻike nui ʻia, ʻo ia ka palaualelo atheist, ʻaʻohe hoʻopaʻapaʻa a ʻo ia ka poʻe kānalua amateur, ʻaʻole ke kānalua ʻepekema e koi ana i ka thesis a. ʻO ka hōʻole, e like me nā ʻenehana o ka noiʻi ʻepekema a me nā ʻano ʻepekema ʻepekema, a laila ʻaʻole ʻo ka paʻakikī a i ʻole ka inaina ka ʻepekema ʻepekema, ʻo ia ka pane mua i kahi nīnau i ʻae ʻia e ka ʻepekema no kona koʻikoʻi a pili i ka civilization, koe naʻe nā moʻolelo a me ka hoʻomana. nā kuʻuna hiki ʻole ke uhaki a nīnau mua ʻia ma ke ʻano he ʻāpana o nā kapu i koho ʻia e ke kaiāulu e laʻa a mālama ʻia e ka poʻe i ʻae ʻia e ke kaiāulu e mālama a hana hou i ia mau manaʻoʻiʻo, ma lalo o ka hoʻopaʻi ʻana o ka hoʻopaʻi lehulehu e hiki ke hele mai ka hoʻokae naʻauao a hiki i ka ka hoʻokuʻu ʻia ʻana a me ka ʻoi loa o nā hoʻopaʻi a pau: ʻo ia ka ʻike maka ʻole.

ʻO ka lua o ka ʻano atheist ʻo ia ka ʻepekema atheist, ʻo ia ka mea i hoʻomaka i ka hoʻomana, a laila hele hohonu i ka hoʻomana a hope loa i ka hoʻomana ʻole. Ua ʻike ka ʻEkalesia Katolika i kēia 1800 makahiki i hala i ka wā i hoʻoholo ai i loko o kahi ʻaha kūkā e hoʻopaʻa ʻia ka lehulehu ma ka ʻōlelo Latina, a ua paʻi ʻia nā palapala hemolele mua e ka movable type press i haku ʻia e Guttemberg, ʻo ka puke i paʻi mua ʻia ka Baibala, na Martin Luther, Aole i liuliu, ua pau na kahuna pule i ke ahi mahope o ka make, e like me Wiclyffe, ua pepehiia kekahi poe, a ua kipakuia e like me Lutera, no ko lakou makemake e hoolaha i ka heluhelu Baibala, no ka mea, he hana keia i puka akea no na makahiki elua tausani, nolaila, ua hala. ʻO ka laina o ka manawa me ka hoʻoponopono ʻole a me ka mea hoʻonohonoho ʻole, no laila, hoʻopaʻa ia i nā ʻano o kāna mau mea kākau a pau, a me ka hui ʻana o nā moʻomeheu, nā moʻolelo a me nā kaʻao e hui pū ana i nā moʻomeheu o nā lāhui kahi i hoʻoikaika ʻia ai.

Mai ʻōlelo ʻoe ʻaʻole lawelawe ka Baibala ma ke ʻano he puke mōʻaukala, ʻaʻohe mōʻaukala kanaka i hoʻokuʻu ʻia mai ka manaʻo a me nā moʻolelo, e like me ke kaua Vietnam, ka hoʻouka kaua ʻana iā Iraq, ka CV19, ka mōʻaukala o AIDS, ua haumia nā mea āpau e ka hoihoi o ka ʻāina hegemonic, a me nā moʻolelo i makemake nui i ka ʻaoʻao nui, e like me ka ʻike ʻia ʻana o Berazila e ka mea hoʻokele ʻo Pedro Álvares Cabral, akā aia ʻo ia ma |Brazil ma mua ona, ʻo Cabral, ʻekolu mau mea hoʻokele ʻē aʻe ma nā ʻāina ʻo Brazil, e like me Pinzon.

I kēia manawa ka manaʻo e pili ana i ka hoʻomana atheism; no ka mea, he poe hoomaloka na kahuna a pau, a aole no hoi i manao ko lakou poe hahai mamuli o ka pilikia o ka hoonui ana i ka ike hohonu o ka Baibala ponoi, e hoike ana i na papa e hoohonuia ana ma kela a me keia kapuai o ka ike mo'omeheu o ka mea heluhelu. a o ka hopena, ua alakai ka hoomana i ka hoomana ole; inā ʻike ʻo Karl Marx lāua ʻo Stalin i kēia, e koi lākou i ka poʻe komunista e heluhelu pono i ka Baibala a lilo lākou i mea hoʻomaloka, akā, pani lākou i nā luakini hoʻomana a hoʻomaʻau a pepehi i ka poʻe haipule, no ka mea ʻaʻole lākou i aʻo i ka Baibala.

ʻAʻohe kikokikona a kiʻi paha i hoʻopaʻa ʻia ma nā pendrives, ʻaʻole hoʻi ma ka lolouila paʻakikī, e like me kā mākou hoʻomanaʻo i loko o ka lolo kanaka ʻaʻohe inoa o nā kānaka, nā kiʻi o nā wahi, ʻaʻole ʻike a i ʻole kekahi ʻike, inā wehe ʻoe i ka lolo e ʻike ʻoe. ka nui o ke koko , ʻike i nā manaʻo uila ma laila, a me nā mea biochemical: no laila aia i hea ka ʻike?

E hana kāua ma nā ʻanuʻu. Hoʻonohonoho ʻia ka lolouila a me ka pūnaewele i nā papa. No laila, komo ka ʻike, mālama ʻia, a waiho i nā kamepiula, a me ka pūnaewele; mālama ʻia e nā papa hohonu a hohonu, mai ka mea maʻalahi a i ka maʻalahi, a hiki i kahi kiʻi a i ʻole kahi kikokikona a i ʻole kahi ʻāpana paʻakikī o ka ʻike e pili ana i ka ʻenekinia a i ʻole quantum mechanics a i kahi kiʻiʻoniʻoni a i ʻole wikiō a i ʻole kahi mele i hōʻike ʻia. ma ka hōʻailona binary wale nō: ʻaʻohe a i ʻole hoʻokahi, i kapa ʻia nā hōʻailona kikohoʻe.

Pēlā nō, i loko o ko mākou lolo, ʻo nā mea a pau i ke kino i loko o ka lolo he mau uila uila wale nō a me nā hopena biochemical i nā wahi kūpono i ka neuron a i ʻole neuronal synapses, aia i loko o ka kamepiula a i ʻole ka pūnaewele ʻo nā kaʻa uila uila e like me ka pae haʻahaʻa. hōʻike ʻia i kēia manawa e ka ʻole, ka pae kiʻekiʻe i hōʻike ʻia e kekahi.

Hoʻohana nā papa haʻahaʻa o ka lolouila i nā ʻōlelo aʻoaʻo maʻalahi e like me: kope kope ʻana a i ʻole hoʻokahi; e huli i kahi helu wahi o ka zero a i ʻole kekahi; hui pū i kahi pūʻulu o nā zeros a me nā mea i kapa ʻia nā ʻāpana o Bytes,ʻo ia ke kumu e ana ʻia ai ka hoʻomanaʻo a me ka mea hana e nā paona he nui e like me: kilobyte, megabyte, gigabyte, terabytes, petabytes.

ʻO nā hana haʻahaʻa haʻahaʻa ʻē aʻe: ka hoʻohālikelike ʻana i nā byte, a me ka hoʻololi ʻana i nā byte, ka hoʻololi ʻana i kēlā me kēia wahi o ka ʻike i ka ʻākau a i ʻole i ka hema, no ka mea, ʻo ka byte he pūʻulu o nā bits, ʻo ka bit ka zero a i ʻole hoʻokahi; a, hui a i ʻole nā ​​bit a i ʻole nā ​​byte.

Ma ka papa kiʻekiʻe koke, hoʻopaʻa nā kaʻapuni loiloi o ka lolouila i kahi kaʻina maʻalahi o nā ʻōlelo aʻo e hoʻokō ʻia e kēlā me kēia kaapuni uila i hoʻoholo mua ʻia e ka mea hana, ʻaʻole loa e loli, ʻo ia nā hana helu a me nā microcommands.

Ma ka papa aʻe, loaʻa i nā mea polokalamu kamepiula ke kūʻokoʻa e hoʻohui a hui hou a hoʻokumu i kahi kaʻina o ka hoʻokō ʻana i nā ʻōlelo aʻoaʻo mai ka papa mua, a ʻo ia ka mea a mākou e kapa ai he polokalamu kamepiula.

Ma ka papa ma hope o ka mea i ho'ākāka 'ia ma luna nei, hiki mai ka papa o ka pilina ma waena o kēia mau papahana a me ke kanaka, 'o ia ka 'ōlelo papahana kahi i hana 'ia ai ka unuhi 'ana i maopopo ai ka lolouila i ka mea i kākau 'ia i loko o nā papahana i 'ike nā kaapuni uila. ʻo ka mea e hana maʻamau i ka papahana a ma hea a pehea e hana ai i ka ʻikepili ma ke komo ʻana a me ka wehe ʻana i ka ʻikepili.

ʻO ka papa aʻe, ʻo ia ka papa abstraction, kahi e unuhi ʻia ai kēlā pūʻulu paita no ke kanaka e ʻike i ke ʻano o nā leka, nā helu, nā kala, nā kiʻi, nā leo, nā loulou ʻikepili i ʻike ʻia e ke kanaka ma o ka pale a paʻi ʻia paha. pepa. .

ʻO kēia pilina ma waena o ke kanaka a me ka mīkini e like me ka mea e noho nei ma waena o ka lolo o ke kanaka a me ke alelo, nā pepeiao a me nā maka, e hoʻololi i kēlā mau uila uila i loko o ka lolo a me nā hopena biochemical o ka lolo i nā kukui, nā kiʻi, nā huaʻōlelo, nā ʻōlelo. , nā manaʻo o waho no ke kanaka.

Hana ʻia nā ʻano hoʻomana i nā papa e like me ka lolouila, kahi i hoʻokomo mua ʻia ai ka mea hoʻomaka i nā hana me ka maopopo ʻole i ka pono o kēlā me kēia ʻano, o kēlā me kēia hana hou ʻana i nā huaʻōlelo a me nā ʻano, e like me ka bapetizo ʻana, e like me nā hōʻailona ʻike, ma ʻano pilikanaka. , pili kino, aʻo i nā lula me ka ʻole o ka nīnau mua ʻana, no ka mea, ʻo ke komo ʻana i ka hui hiki ke loaʻa i nā aʻo hohonu.

Ke noho aliʻi ʻia nei ka novice a hoʻomaka mālie e kūkulu nona iho i kāna ʻano o ke aʻo ʻana i aʻo ʻia, a laila hoʻomaka ka papa koʻikoʻi hou i loko o kona noʻonoʻo a hoʻomaka e koho a hoʻopau a hoʻohui i nā mea heuristic i kāna ʻike a me kāna ʻano pilikino. a me ka uhane.

Hoʻomaka ʻo ia e kūkākūkā a nīnau i nā ʻano a me nā ʻōlelo aʻo, hoʻomaka ʻo ia e hana i kāna mau hoʻoholo ponoʻī no ka ʻae ʻia a me nā mea kūpono ʻole mai kona manaʻo ponoʻī.

No laila ʻo ka papa hoʻomana hope loa mai ka ʻike piha o ka moʻomeheu moʻomeheu a me ka wehewehe naʻauao o nā palapala hemolele kahi a me ka wā e kūleʻa ai ʻo ia i ka hoʻokaʻawale ʻana i nā manawa ma waena o ka wā i kākau ʻia ai nā puke hemolele a me ka hoʻololi kūpono i nā ʻano like a me ka hoʻololi ʻana i ka moʻomeheu. o kou hanauna, a me kou aina, a me kou kaiaulu, i kou mau kanawai, alaila, e ala mai ana na ninau nui e pono e hooponopono pono ia, he nui o lakou e hoololi a me na mana hou o ka lanakila mua ana i na manao ma mua o ka naauao a me ka pono o keia manawa. manaʻo i kēia manawa.

A laila hele mai ka papa hope me ka hoʻololi ʻana o ka moʻomeheu o kēia manawa a me nā holomua ʻepekema e pono e komo i loko o ko lākou hiki ke hōʻoia i kā lākou aʻo a me ko lākou manaʻoʻiʻo, no laila hoʻomaka ka mea hoʻomaloka hou e hoʻolei i nā papa mua o ka absorption mua i komo i loko o ko lākou manaʻo me ke kūʻē ʻole a me ka ʻole o ka hoʻohewa ʻana i nā manawa mua, ma hope koke iho, kūkulu ʻo ia i kāna mana hope i hōʻuluʻulu ʻia o kāna aʻo ʻana hoʻomana, e hoʻopau ana i nā kākoʻo e pili ana i nā nane a me nā moʻolelo a haʻalele i ka papa hope o nā kapu a waiho ʻia me ke ʻano o ka hoʻomana a pau wale nō. ʻoiaʻiʻo, ʻaʻohe mea hiki ke laʻa a he mea ʻole wale nā ​​​​mea āpau, ka mea ʻole nui i hana ʻia ai mākou, e puka mai ana mai ka mea ʻole a hoʻi i ka mea ʻole, a ʻaʻohe manaʻo kūikawā a i ʻole kikoʻī ko mākou ola, a ʻo nā mea a pau he simulation nui loa. ʻO ke ao holoʻokoʻa kahi o ke ao holoʻokoʻa he ʻōnaehana nui o nā simulation kahi i paʻa ai ka ʻoiaʻiʻo e like me ka ʻike i hōʻike ʻia i loko o ka lolo a i ʻole ka hoʻomanaʻo ʻana o kahi kamepiula: ka ʻAʻohe a me hoʻokahi hoʻopaʻi, he mea kūpono wale nō i loko o kahi kikoʻī kikoʻī, i kapa ʻia ʻo ka ʻike a me ka makemake e lilo a manaʻoʻiʻo.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

ਨਾਸਤਿਕ ਦੀਆਂ ਦੋ ਕਿਸਮਾਂ


ਰੌਬਰਟੋ ਦਾ ਸਿਲਵਾ ਰੋਚਾ, ਯੂਨੀਵਰਸਿਟੀ ਦੇ ਪ੍ਰੋਫੈਸਰ ਅਤੇ ਰਾਜਨੀਤੀ ਵਿਗਿਆਨੀ

ਰੌਬਰਟੋ ਦਾ ਸਿਲਵਾ ਰੋਚਾ, ਯੂਨੀਵਰਸਿਟੀ ਦੇ ਪ੍ਰੋਫੈਸਰ ਅਤੇ ਰਾਜਨੀਤੀ ਵਿਗਿਆਨੀ

ਨਾਸਤਿਕ ਦੀਆਂ ਦੋ ਕਿਸਮਾਂ

ਮੈਂ ਇੱਕ ਰਾਜਨੀਤਿਕ ਵਿਗਿਆਨੀ ਹਾਂ, ਰਾਜਨੀਤੀ ਵਿਗਿਆਨ ਵਿੱਚ ਮਾਸਟਰ ਹਾਂ ਪਰ ਮੈਂ 1975 ਤੋਂ ਇੱਕ ਕੰਪਿਊਟਰ ਸਿਸਟਮ ਵਿਸ਼ਲੇਸ਼ਕ ਹਾਂ।

ਮੈਂ ਇਹ ਤੁਹਾਨੂੰ ਬਟੂਆ ਨਾ ਦੇਣ ਲਈ ਕਹਿ ਰਿਹਾ ਹਾਂ, ਬਸ ਇਸ ਲਈ ਕਿਉਂਕਿ ਮੌਜੂਦਾ ਸਮੇਂ ਵਿੱਚ ਸੋਸ਼ਲ ਨੈਟਵਰਕਸ 'ਤੇ ਤੁਸੀਂ ਕਿਸੇ ਵੀ ਵਿਸ਼ੇ ਦੇ ਮਾਹਰ ਪ੍ਰਾਪਤ ਕਰ ਸਕਦੇ ਹੋ ਅਤੇ ਤੱਥਾਂ ਦੀ ਜਾਂਚ ਕਰਨ ਵਾਲੇ ਵਿਸ਼ਵ ਦੇ ਅੰਤ ਵਿੱਚ ਅਦਾਲਤ ਹਨ, ਮੰਤਰੀ ਅਲੈਗਜ਼ੈਂਡਰ ਡੀ ਮੋਰੇਸ ਦੇ ਨਾਲ, ਜੋ ਜਾਂਚਕਰਤਾ ਹੈ, ਪ੍ਰਤੀਵਾਦੀ, ਰਿਪੋਰਟਰ, ਸਰਕਾਰੀ ਵਕੀਲ ਅਤੇ ਜੱਜ, ਐਗਜ਼ੀਕਿਊਟਰ ਅਤੇ ਸੋਸ਼ਲ ਨੈਟਵਰਕਸ 'ਤੇ ਟਿੱਪਣੀਕਾਰ।

ਇਸ ਲਈ, ਇਹ ਕਹਿ ਕੇ, ਆਓ ਇਸ ਬਾਰੇ ਗੱਲ ਕਰੀਏ ਕਿ ਦੋ ਕਿਸਮ ਦੇ ਨਾਸਤਿਕ ਕਿਉਂ ਹਨ, ਜਿੱਥੇ ਪਹਿਲੀ ਕਿਸਮ, ਸਭ ਤੋਂ ਵੱਧ ਜਾਣਿਆ ਜਾਂਦਾ ਹੈ, ਆਲਸੀ ਨਾਸਤਿਕ ਹੈ, ਜਿਸ ਕੋਲ ਕੋਈ ਦਲੀਲ ਨਹੀਂ ਹੈ ਅਤੇ ਉਹ ਹਮੇਸ਼ਾਂ ਸ਼ੁਕੀਨ ਸੰਦੇਹਵਾਦੀ ਹੈ, ਨਾ ਕਿ ਵਿਗਿਆਨਕ ਸੰਦੇਹਵਾਦ ਜੋ ਥੀਸਿਸ ਦੀ ਮੰਗ ਕਰਦਾ ਹੈ ਅਤੇ ਖੰਡਨ, ਵਿਗਿਆਨਕ ਖੋਜ ਅਤੇ ਵਿਗਿਆਨਕ ਵਿਧੀ ਦੀਆਂ ਤਕਨੀਕਾਂ ਦੇ ਅਨੁਸਾਰ, ਫਿਰ ਵਿਗਿਆਨਕ ਸੰਦੇਹਵਾਦ ਕੇਵਲ ਜ਼ਿੱਦੀ ਜਾਂ ਦੁਸ਼ਮਣੀ ਨਹੀਂ ਹੈ, ਇਹ ਮਿੱਥਾਂ ਅਤੇ ਧਾਰਮਿਕ ਕਥਾਵਾਂ ਨੂੰ ਛੱਡ ਕੇ, ਸਭਿਅਤਾ ਲਈ ਇਸਦੀ ਮਹੱਤਤਾ ਅਤੇ ਪ੍ਰਸੰਗਿਕਤਾ ਲਈ ਵਿਗਿਆਨ ਦੁਆਰਾ ਸਵੀਕਾਰ ਕੀਤੇ ਗਏ ਸਵਾਲ ਦਾ ਅਸਥਾਈ ਜਵਾਬ ਹੈ। ਅਜਿਹੀਆਂ ਪਰੰਪਰਾਵਾਂ ਜਿਨ੍ਹਾਂ ਦੀ ਉਲੰਘਣਾ ਜਾਂ ਪੂਰਵ-ਪ੍ਰਸ਼ਨ ਨਹੀਂ ਕੀਤੇ ਜਾ ਸਕਦੇ ਹਨ ਵਰਜਿਤ ਦੇ ਹਿੱਸੇ ਵਜੋਂ ਕਿ ਭਾਈਚਾਰੇ ਨੂੰ ਪਵਿੱਤਰ ਹੋਣ ਲਈ ਚੁਣਿਆ ਗਿਆ ਹੈ ਅਤੇ ਕੇਵਲ ਉਹਨਾਂ ਦੁਆਰਾ ਹੀ ਉਹਨਾਂ ਦੁਆਰਾ ਚੁਣਿਆ ਗਿਆ ਹੈ ਜੋ ਅਜਿਹੇ ਵਿਸ਼ਵਾਸਾਂ ਦਾ ਇਲਾਜ ਕਰਨ ਅਤੇ ਰੀਮੇਕ ਕਰਨ ਲਈ ਕਮਿਊਨਿਟੀ ਦੁਆਰਾ ਅਧਿਕਾਰਤ ਹਨ, ਭਾਰੀ ਸਮਾਜਿਕ ਸਜ਼ਾ ਦੀ ਸਜ਼ਾ ਦੇ ਅਧੀਨ, ਜੋ ਕਿ ਬੁੱਧੀਮਾਨ ਭੇਦਭਾਵ ਤੋਂ ਲੈ ਕੇ ਹੋ ਸਕਦੀ ਹੈ। ਸਮਾਜਿਕ ਅਲਹਿਦਗੀ ਅਤੇ ਸਭ ਤੋਂ ਭੈੜੀ ਸਜ਼ਾ: ਜੋ ਕਿ ਸਮਾਜਿਕ ਅਦਿੱਖਤਾ ਹੈ।

ਨਾਸਤਿਕ ਦੀ ਦੂਜੀ ਕਿਸਮ ਵਿਗਿਆਨਕ ਨਾਸਤਿਕ ਹੈ, ਜੋ ਧਾਰਮਿਕ ਹੋਣ ਦੀ ਸ਼ੁਰੂਆਤ ਕਰਦਾ ਹੈ, ਫਿਰ ਧਰਮ ਵਿੱਚ ਡੂੰਘਾ ਗਿਆ ਅਤੇ ਅੰਤ ਵਿੱਚ ਨਾਸਤਿਕਤਾ ਨਾਲ ਖਤਮ ਹੋਇਆ। ਕੈਥੋਲਿਕ ਚਰਚ ਨੂੰ ਇਹ 1800 ਸਾਲ ਪਹਿਲਾਂ ਪਤਾ ਸੀ ਜਦੋਂ ਇੱਕ ਕਾਉਂਸਿਲ ਵਿੱਚ ਇਹ ਫੈਸਲਾ ਕੀਤਾ ਗਿਆ ਸੀ ਕਿ ਜਨਤਾ ਲਾਤੀਨੀ ਵਿੱਚ ਹੋਣੀ ਚਾਹੀਦੀ ਹੈ, ਅਤੇ ਪਹਿਲੇ ਪਵਿੱਤਰ ਗ੍ਰੰਥਾਂ ਨੂੰ ਗੁਟੇਮਬਰਗ ਦੁਆਰਾ ਖੋਜੀ ਗਈ ਮੂਵਬਲ ਟਾਈਪ ਪ੍ਰੈਸ ਦੁਆਰਾ ਛਾਪਿਆ ਗਿਆ ਸੀ, ਪਹਿਲੀ ਛਾਪੀ ਗਈ ਕੰਮ ਬਾਈਬਲ ਸੀ, ਮਾਰਟਿਨ ਲੂਥਰ ਦੁਆਰਾ, ਅਤੇ ਜਲਦੀ ਹੀ ਬਹੁਤ ਸਾਰੇ ਪਾਦਰੀਆਂ ਨੂੰ ਮੌਤ ਤੋਂ ਬਾਅਦ ਵੀ ਸਾੜ ਦਿੱਤਾ ਗਿਆ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਵਿਕਲੀਫ, ਹੋਰਾਂ ਨੂੰ ਮੌਤ ਦੇ ਘਾਟ ਉਤਾਰ ਦਿੱਤਾ ਗਿਆ, ਲੂਥਰ ਦੀ ਤਰ੍ਹਾਂ ਬਾਹਰ ਕੱਢ ਦਿੱਤਾ ਗਿਆ, ਕਿਉਂਕਿ ਉਹ ਬਾਈਬਲ ਦੇ ਪੜ੍ਹਨ ਨੂੰ ਫੈਲਾਉਣਾ ਚਾਹੁੰਦੇ ਸਨ, ਕਿਉਂਕਿ ਇਹ ਇੱਕ ਅਜਿਹਾ ਕੰਮ ਹੈ ਜੋ ਦੋ ਹਜ਼ਾਰ ਸਾਲਾਂ ਤੋਂ ਖੁੱਲੇ ਸੰਸਕਰਣ ਵਿੱਚ ਸੀ, ਇਸਲਈ ਇਹ ਪਾਰ ਹੋ ਗਿਆ। ਇੱਕ ਸੰਪਾਦਕ ਦੇ ਬਿਨਾਂ ਅਤੇ ਇੱਕ ਪ੍ਰਬੰਧਕ ਤੋਂ ਬਿਨਾਂ ਸਮੇਂ ਦੀ ਲਾਈਨ, ਇਸਲਈ, ਇਹ ਉਸਦੇ ਸਾਰੇ ਲੇਖਕਾਂ ਦੇ ਸੰਸਕਰਣਾਂ ਨੂੰ ਰਿਕਾਰਡ ਕਰਦੀ ਹੈ, ਅਤੇ ਸੱਭਿਆਚਾਰਾਂ, ਮਿਥਿਹਾਸ ਅਤੇ ਕਥਾਵਾਂ ਦੇ ਸੁਮੇਲ ਨੂੰ ਉਹਨਾਂ ਲੋਕਾਂ ਦੇ ਸਭਿਆਚਾਰਾਂ ਨੂੰ ਮਿਲਾਉਂਦੀ ਹੈ ਜਿੱਥੇ ਉਹ ਪ੍ਰਭਾਵਿਤ ਸੀ।

ਇਹ ਨਾ ਕਹੋ ਕਿ ਬਾਈਬਲ ਇਤਿਹਾਸਕ ਪੁਸਤਕ ਵਜੋਂ ਕੰਮ ਨਹੀਂ ਕਰਦੀ, ਕੋਈ ਵੀ ਮਨੁੱਖੀ ਇਤਿਹਾਸ ਵਿਚਾਰਧਾਰਾ ਅਤੇ ਮਿਥਿਹਾਸ ਤੋਂ ਮੁਕਤ ਨਹੀਂ ਹੈ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਵੀਅਤਨਾਮ ਯੁੱਧ, ਇਰਾਕ ਦਾ ਹਮਲਾ, ਸੀਵੀ19, ਏਡਜ਼ ਦਾ ਇਤਿਹਾਸ, ਹਰ ਚੀਜ਼ ਦੇ ਹਿੱਤਾਂ ਦੁਆਰਾ ਦੂਸ਼ਿਤ ਹੈ। ਹੇਜੀਮੋਨਿਕ ਦੇਸ਼, ਅਤੇ ਉਹ ਬਿਰਤਾਂਤ ਜੋ ਸਭ ਤੋਂ ਵੱਧ ਪ੍ਰਭਾਵੀ ਪੱਖ ਦਾ ਸਮਰਥਨ ਕਰਦੇ ਹਨ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਨੈਵੀਗੇਟਰ ਪੇਡਰੋ ਅਲਵਾਰੇਸ ਕਾਬਰਾਲ ਦੁਆਰਾ ਅਧਿਕਾਰਤ ਤੌਰ 'ਤੇ ਬ੍ਰਾਜ਼ੀਲ ਦੀ ਖੋਜ, ਪਰ ਉਹ | ਬ੍ਰਾਜ਼ੀਲ ਵਿੱਚ ਸੀ | ਉਸ ਤੋਂ ਪਹਿਲਾਂ, ਕੈਬਰਾਲ, ਬ੍ਰਾਜ਼ੀਲ ਦੀਆਂ ਜ਼ਮੀਨਾਂ ਰਾਹੀਂ ਘੱਟੋ-ਘੱਟ ਤਿੰਨ ਹੋਰ ਨੇਵੀਗੇਟਰ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਪਿੰਜੋਨ.

ਹੁਣ ਧਾਰਮਿਕ ਨਾਸਤਿਕਤਾ ਬਾਰੇ ਸਿਧਾਂਤ; ਕਿਉਂਕਿ ਸਾਰੇ ਪੁਜਾਰੀ ਨਾਸਤਿਕ ਹਨ, ਅਤੇ ਉਹਨਾਂ ਦੇ ਪੈਰੋਕਾਰਾਂ ਨੂੰ ਇਸ 'ਤੇ ਸ਼ੱਕ ਵੀ ਨਹੀਂ ਹੈ, ਇਹ ਖੁਦ ਬਾਈਬਲ ਦੇ ਵੱਧ ਰਹੇ ਡੂੰਘੇ ਗਿਆਨ ਦੇ ਖ਼ਤਰੇ ਦਾ ਨਤੀਜਾ ਹੈ, ਜੋ ਪਾਠਕ ਦੇ ਸੱਭਿਆਚਾਰਕ ਗਿਆਨ ਵਿੱਚ ਹਰ ਕਦਮ 'ਤੇ ਡੂੰਘੀਆਂ ਹੋਣ ਵਾਲੀਆਂ ਪਰਤਾਂ ਨੂੰ ਦਰਸਾਉਂਦਾ ਹੈ। ਅਤੇ ਨਤੀਜਾ ਇਹ ਹੈ ਕਿ ਧਰਮ ਨਾਸਤਿਕਤਾ ਵੱਲ ਲੈ ਜਾਂਦਾ ਹੈ; ਜੇ ਕਾਰਲ ਮਾਰਕਸ ਅਤੇ ਸਟਾਲਿਨ ਨੂੰ ਇਹ ਪਤਾ ਹੁੰਦਾ, ਤਾਂ ਉਹ ਕਮਿਊਨਿਸਟਾਂ ਨੂੰ ਬਾਈਬਲ ਪੜ੍ਹਨ ਲਈ ਇੰਨਾ ਮਜ਼ਬੂਰ ਕਰਨਗੇ ਕਿ ਫਿਰ ਵਿਸ਼ਵਾਸੀ ਨਾਸਤਿਕ ਬਣ ਗਏ, ਇਸ ਦੇ ਉਲਟ, ਉਹਨਾਂ ਨੇ ਧਾਰਮਿਕ ਮੰਦਰਾਂ ਨੂੰ ਬੰਦ ਕਰ ਦਿੱਤਾ ਅਤੇ ਧਾਰਮਿਕ ਲੋਕਾਂ ਨੂੰ ਸਤਾਇਆ ਅਤੇ ਮਾਰਿਆ, ਕਿਉਂਕਿ ਉਹਨਾਂ ਨੇ ਕਦੇ ਬਾਈਬਲ ਦਾ ਅਧਿਐਨ ਨਹੀਂ ਕੀਤਾ ਸੀ।

ਨਾ ਤਾਂ ਪੈਨਡਰਾਈਵ ਤੇ ਨਾ ਹੀ ਕੰਪਿਊਟਰ ਦੀ ਹਾਰਡ ਡਰਾਈਵ ਉੱਤੇ ਕੋਈ ਟੈਕਸਟ ਜਾਂ ਚਿੱਤਰ ਦਰਜ ਹੁੰਦਾ ਹੈ, ਜਿਸ ਤਰ੍ਹਾਂ ਮਨੁੱਖੀ ਦਿਮਾਗ ਵਿੱਚ ਸਾਡੀ ਯਾਦਦਾਸ਼ਤ ਵਿੱਚ ਨਾ ਤਾਂ ਲੋਕਾਂ ਦੇ ਨਾਂ ਹੁੰਦੇ ਹਨ, ਨਾ ਸਥਾਨਾਂ ਦੇ ਚਿੱਤਰ ਹੁੰਦੇ ਹਨ, ਨਾ ਹੀ ਕੋਈ ਗਿਆਨ ਜਾਂ ਕੋਈ ਜਾਣਕਾਰੀ ਹੁੰਦੀ ਹੈ, ਜੇਕਰ ਤੁਸੀਂ ਦਿਮਾਗ ਨੂੰ ਖੋਲ੍ਹੋਗੇ ਤਾਂ ਤੁਸੀਂ ਦੇਖੋਗੇ। ਬਹੁਤ ਸਾਰਾ ਖੂਨ , ਉਥੇ ਬਿਜਲਈ ਪ੍ਰਭਾਵ ਦਾ ਪਤਾ ਲਗਾਓ, ਅਤੇ ਬਾਇਓਕੈਮੀਕਲ ਪਦਾਰਥ: ਤਾਂ ਜਾਣਕਾਰੀ ਕਿੱਥੇ ਹੈ?

ਆਓ ਇਸਨੂੰ ਕਦਮਾਂ ਦੁਆਰਾ ਕਰੀਏ। ਕੰਪਿਊਟਰ ਅਤੇ ਇੰਟਰਨੈਟ ਲੇਅਰਾਂ ਵਿੱਚ ਸੰਗਠਿਤ ਹਨ। ਇਸ ਲਈ ਜਾਣਕਾਰੀ ਕੰਪਿਊਟਰਾਂ ਅਤੇ ਇੰਟਰਨੈਟ ਵਿੱਚ ਦਾਖਲ ਹੁੰਦੀ ਹੈ, ਸਟੋਰ ਕੀਤੀ ਜਾਂਦੀ ਹੈ ਅਤੇ ਛੱਡਦੀ ਹੈ; ਡੂੰਘੀਆਂ ਅਤੇ ਡੂੰਘੀਆਂ ਪਰਤਾਂ ਦੁਆਰਾ ਵਿਹਾਰ ਕੀਤਾ ਜਾਂਦਾ ਹੈ, ਜਦੋਂ ਤੱਕ ਕਿ ਇੱਕ ਚਿੱਤਰ ਜਾਂ ਟੈਕਸਟ ਜਾਂ ਇੰਜੀਨੀਅਰਿੰਗ ਜਾਂ ਕੁਆਂਟਮ ਮਕੈਨਿਕਸ ਬਾਰੇ ਜਾਣਕਾਰੀ ਦੇ ਇੱਕ ਗੁੰਝਲਦਾਰ ਟੁਕੜੇ ਜਾਂ ਇੱਕ ਫਿਲਮ ਜਾਂ ਵੀਡੀਓ ਜਾਂ ਗੀਤ ਨੂੰ ਲਾਜ਼ੀਕਲ ਚਿੰਨ੍ਹਾਂ ਦੇ ਇੱਕ ਸਮੂਹ ਵਿੱਚ ਘਟਾ ਕੇ ਪੇਸ਼ ਕੀਤਾ ਜਾਂਦਾ ਹੈ। ਸਿਰਫ਼ ਬਾਈਨਰੀ ਚਿੰਨ੍ਹ ਦੁਆਰਾ: ਜ਼ੀਰੋ ਅਤੇ ਜਾਂ ਇੱਕ, ਜਿਸਨੂੰ ਡਿਜੀਟਲ ਚਿੰਨ੍ਹ ਕਿਹਾ ਜਾਂਦਾ ਹੈ।

ਇਸੇ ਤਰ੍ਹਾਂ, ਸਾਡੇ ਦਿਮਾਗ ਵਿੱਚ, ਦਿਮਾਗ ਵਿੱਚ ਸਰੀਰਕ ਤੌਰ 'ਤੇ ਮੌਜੂਦ ਹਰ ਚੀਜ਼ ਨਿਊਰੋਨ ਜਾਂ ਨਿਊਰੋਨਲ ਸਿਨੇਪਸ ਵਿੱਚ ਸਹੀ ਥਾਵਾਂ 'ਤੇ ਬਿਜਲਈ ਪ੍ਰਭਾਵ ਅਤੇ ਬਾਇਓਕੈਮੀਕਲ ਪ੍ਰਤੀਕ੍ਰਿਆਵਾਂ ਹਨ, ਜੋ ਕਿ ਕੰਪਿਊਟਰ ਜਾਂ ਇੰਟਰਨੈਟ ਵਿੱਚ ਇਲੈਕਟ੍ਰਾਨਿਕ ਤਰਕ ਸਰਕਟ ਹਨ ਜੋ ਸਿਰਫ ਹੇਠਲੇ ਪੱਧਰ ਦੇ ਹਨ। ਵਰਤਮਾਨ ਨੂੰ ਜ਼ੀਰੋ ਦੁਆਰਾ ਦਰਸਾਇਆ ਗਿਆ ਹੈ, ਇੱਕ ਦੁਆਰਾ ਦਰਸਾਇਆ ਗਿਆ ਉੱਚ ਪੱਧਰ।

ਕੰਪਿਊਟਰ ਦੀਆਂ ਹੇਠਲੀਆਂ ਪਰਤਾਂ ਅੱਧੀ ਦਰਜਨ ਸਧਾਰਨ ਹਦਾਇਤਾਂ ਦਾ ਸੰਚਾਲਨ ਕਰਦੀਆਂ ਹਨ ਜਿਵੇਂ: ਜ਼ੀਰੋ ਜਾਂ ਇੱਕ ਦੀ ਨਕਲ ਕਰਨਾ; ਇੱਕ ਪਤਾ ਲੱਭੋ ਜਿੱਥੇ ਜ਼ੀਰੋ ਜਾਂ ਇੱਕ ਹੈ; ਜ਼ੀਰੋ ਅਤੇ ਬਾਈਟਸ ਦੀਆਂ ਇਕਾਈਆਂ ਕਹੇ ਜਾਣ ਵਾਲੇ ਇੱਕ ਸਮੂਹ ਨੂੰ ਇਕੱਠਾ ਕਰੋ,ਇਸ ਲਈ ਮੈਮੋਰੀ ਅਤੇ ਪ੍ਰੋਸੈਸਰ ਨੂੰ ਬਾਈਟਾਂ ਦੇ ਗੁਣਜਾਂ ਦੁਆਰਾ ਮਾਪਿਆ ਜਾਂਦਾ ਹੈ ਜਿਵੇਂ ਕਿ: ਕਿਲੋਬਾਈਟ, ਮੈਗਾਬਾਈਟ, ਗੀਗਾਬਾਈਟ, ਟੈਰਾਬਾਈਟ, ਪੇਟਾਬਾਈਟ।

ਹੋਰ ਘੱਟ ਘੱਟ ਓਪਰੇਸ਼ਨ ਹਨ: ਬਾਈਟਾਂ ਦੀ ਤੁਲਨਾ ਕਰਨਾ, ਅਤੇ ਬਾਈਟਾਂ ਨੂੰ ਸੋਧਣਾ, ਜਾਣਕਾਰੀ ਦੇ ਹਰੇਕ ਬਿੱਟ ਨੂੰ ਸੱਜੇ ਜਾਂ ਖੱਬੇ ਪਾਸੇ ਤਬਦੀਲ ਕਰਨਾ, ਕਿਉਂਕਿ ਇੱਕ ਬਾਈਟ ਬਿੱਟਾਂ ਦਾ ਇੱਕ ਸਮੂਹ ਹੈ, ਇੱਕ ਬਿੱਟ ਹਰੇਕ ਜ਼ੀਰੋ ਜਾਂ ਇੱਕ ਵੱਖਰੇ ਤੌਰ 'ਤੇ ਹੁੰਦਾ ਹੈ; ਅਤੇ, ਸਮੂਹ ਜਾਂ ਵੱਖਰੇ ਬਿੱਟ ਜਾਂ ਬਾਈਟਸ।

ਤੁਰੰਤ ਉੱਤਮ ਪਰਤ ਵਿੱਚ, ਕੰਪਿਊਟਰ ਦੇ ਤਰਕ ਸਰਕਟ ਨਿਰਮਾਤਾ ਦੁਆਰਾ ਪੂਰਵ-ਨਿਰਧਾਰਤ ਹਰੇਕ ਇਲੈਕਟ੍ਰਾਨਿਕ ਸਰਕਟ ਦੁਆਰਾ ਲਾਗੂ ਕੀਤੇ ਜਾਣ ਵਾਲੇ ਨਿਰਦੇਸ਼ਾਂ ਦੇ ਇੱਕ ਹੋਰ ਵੀ ਘੱਟ ਸਧਾਰਨ ਕ੍ਰਮ ਨੂੰ ਰਿਕਾਰਡ ਕਰਦੇ ਹਨ, ਜੋ ਕਦੇ ਨਹੀਂ ਬਦਲਦੇ, ਅੰਕਗਣਿਤ ਸੰਚਾਲਨ ਅਤੇ ਮਾਈਕ੍ਰੋਕਮਾਂਡ ਹਨ।

ਅਗਲੀ ਪਰਤ ਵਿੱਚ, ਕੰਪਿਊਟਰ ਪ੍ਰੋਗਰਾਮਰਾਂ ਨੂੰ ਪਿਛਲੀ ਲੇਅਰ ਤੋਂ ਨਿਰਦੇਸ਼ਾਂ ਨੂੰ ਲਾਗੂ ਕਰਨ ਦਾ ਇੱਕ ਕ੍ਰਮ ਜੋੜਨ ਅਤੇ ਦੁਬਾਰਾ ਜੋੜਨ ਅਤੇ ਸਥਾਪਿਤ ਕਰਨ ਦੀ ਆਜ਼ਾਦੀ ਹੁੰਦੀ ਹੈ, ਅਤੇ ਇਸ ਨੂੰ ਅਸੀਂ ਕੰਪਿਊਟਰ ਪ੍ਰੋਗਰਾਮਿੰਗ ਕਹਿੰਦੇ ਹਾਂ।

ਉੱਪਰ ਦੱਸੇ ਗਏ ਇੱਕ ਤੋਂ ਬਾਅਦ ਪਰਤ ਵਿੱਚ, ਇਹਨਾਂ ਪ੍ਰੋਗਰਾਮਾਂ ਅਤੇ ਮਨੁੱਖ ਦੇ ਵਿਚਕਾਰ ਇੰਟਰਫੇਸ ਦੀ ਪਰਤ ਆਉਂਦੀ ਹੈ, ਜੋ ਕਿ ਪ੍ਰੋਗਰਾਮਿੰਗ ਭਾਸ਼ਾ ਹੈ ਜਿੱਥੇ ਅਨੁਵਾਦ ਕੀਤਾ ਜਾਂਦਾ ਹੈ ਤਾਂ ਜੋ ਕੰਪਿਊਟਰ ਸਮਝ ਸਕੇ ਕਿ ਪ੍ਰੋਗਰਾਮਾਂ ਵਿੱਚ ਕੀ ਲਿਖਿਆ ਗਿਆ ਸੀ ਤਾਂ ਜੋ ਇਲੈਕਟ੍ਰਾਨਿਕ ਸਰਕਟਾਂ ਨੂੰ ਪਤਾ ਲੱਗ ਸਕੇ। ਪ੍ਰੋਗਰਾਮ ਵਿੱਚ ਕ੍ਰਮਵਾਰ ਕੀ ਕਰਨਾ ਹੈ ਅਤੇ ਡੇਟਾ ਨੂੰ ਇਨਪੁਟ ਅਤੇ ਕਢਵਾਉਣ ਦੁਆਰਾ ਡੇਟਾ ਨੂੰ ਕਿੱਥੇ ਅਤੇ ਕਿਵੇਂ ਪ੍ਰੋਸੈਸ ਕਰਨਾ ਹੈ।

ਅਗਲੀ ਪਰਤ ਐਬਸਟ੍ਰਕਸ਼ਨ ਲੇਅਰ ਹੋਵੇਗੀ, ਜਿੱਥੇ ਬਾਈਟਾਂ ਦੇ ਉਸ ਸੈੱਟ ਨੂੰ ਡੀਕੋਡ ਕਰਕੇ ਮਨੁੱਖ ਨੂੰ ਇਹ ਸਮਝਣ ਲਈ ਸਮਝਾਇਆ ਜਾਂਦਾ ਹੈ ਕਿ ਕਿਵੇਂ ਅੱਖਰ, ਨੰਬਰ, ਰੰਗ, ਚਿੱਤਰ, ਧੁਨੀਆਂ, ਡੇਟਾ ਇੰਟਰਫੇਸ ਹਨ ਜੋ ਸਕ੍ਰੀਨ ਜਾਂ ਪ੍ਰਿੰਟਿੰਗ ਰਾਹੀਂ ਮਨੁੱਖਾਂ ਦੁਆਰਾ ਪਛਾਣਨਯੋਗ ਜਾਣਕਾਰੀ ਬਣ ਜਾਂਦੇ ਹਨ। ਕਾਗਜ਼..

ਮਨੁੱਖ ਅਤੇ ਮਸ਼ੀਨ ਦੇ ਵਿਚਕਾਰ ਇਹ ਇੰਟਰਫੇਸ ਮਨੁੱਖੀ ਦਿਮਾਗ ਅਤੇ ਜੀਭ, ਕੰਨ ਅਤੇ ਅੱਖਾਂ ਦੇ ਵਿਚਕਾਰ ਮੌਜੂਦ ਇੱਕ ਸਮਾਨ ਹੈ, ਜੋ ਦਿਮਾਗ ਵਿੱਚ ਉਹਨਾਂ ਬਿਜਲਈ ਪ੍ਰਭਾਵ ਅਤੇ ਦਿਮਾਗ ਦੀਆਂ ਜੀਵ-ਰਸਾਇਣਕ ਪ੍ਰਤੀਕ੍ਰਿਆਵਾਂ ਨੂੰ ਰੌਸ਼ਨੀ, ਚਿੱਤਰਾਂ ਵਿੱਚ ਬਦਲਦਾ ਹੈ। ਸ਼ਬਦ, ਵਾਕ, ਮਨੁੱਖ ਲਈ ਬਾਹਰੀ ਭਾਵਨਾਵਾਂ।

ਧਰਮਾਂ ਦੇ ਰੀਤੀ ਰਿਵਾਜ ਕੰਪਿਊਟਰ 'ਤੇ ਵਰਗੀਆਂ ਪਰਤਾਂ ਨਾਲ ਬਣੇ ਹੁੰਦੇ ਹਨ, ਜਿੱਥੇ ਸ਼ੁਰੂਆਤ ਕਰਨ ਵਾਲੇ ਨੂੰ ਪਹਿਲਾਂ ਹਰ ਇਸ਼ਾਰੇ ਦੀ ਉਪਯੋਗਤਾ ਨੂੰ ਪੂਰੀ ਤਰ੍ਹਾਂ ਸਮਝੇ ਬਿਨਾਂ, ਸ਼ਬਦਾਂ ਅਤੇ ਰਵੱਈਏ ਦੇ ਹਰੇਕ ਦੁਹਰਾਓ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਬਪਤਿਸਮਾ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਵਿਜ਼ੂਅਲ ਚਿੰਨ੍ਹ, 'ਤੇ ਰੀਤੀ-ਰਿਵਾਜਾਂ ਨਾਲ ਜਾਣੂ ਕਰਵਾਇਆ ਜਾਂਦਾ ਹੈ। ਸਮਾਜਿਕ ਵਿਵਹਾਰ. , ਜਿਨਸੀ, ਪੂਰਵ-ਪ੍ਰਸ਼ਨ ਕੀਤੇ ਬਿਨਾਂ ਨਿਯਮਾਂ ਨੂੰ ਸਿੱਖਦਾ ਹੈ, ਕਿਉਂਕਿ ਫਿਰ ਸਮੂਹ ਵਿੱਚ ਦਾਖਲ ਹੋਣ ਨਾਲ ਡੂੰਘੀਆਂ ਸਿੱਖਿਆਵਾਂ ਤੱਕ ਪਹੁੰਚ ਹੋ ਸਕਦੀ ਹੈ।

ਨਵਾਂ ਗੱਦੀ 'ਤੇ ਬਿਰਾਜਮਾਨ ਹੋ ਰਿਹਾ ਹੈ ਅਤੇ ਹੌਲੀ-ਹੌਲੀ ਸਿੱਖੀ ਸਿਧਾਂਤ ਦੇ ਆਪਣੇ ਸੰਸਕਰਣ ਨੂੰ ਆਪਣੇ ਲਈ ਬਣਾਉਣਾ ਸ਼ੁਰੂ ਕਰਦਾ ਹੈ, ਫਿਰ ਉਸ ਦੇ ਦਿਮਾਗ ਵਿਚ ਨਵੀਂ ਆਲੋਚਨਾਤਮਕ ਪਰਤ ਬਣਨਾ ਸ਼ੁਰੂ ਹੋ ਜਾਂਦੀ ਹੈ ਅਤੇ ਉਸ ਦੇ ਦਰਸ਼ਨ ਅਤੇ ਉਸ ਦੇ ਨਿੱਜੀ ਸੰਸਕਰਣ ਵਿਚ ਵਿਚਾਰਵਾਦੀ ਤੱਤਾਂ ਨੂੰ ਚੁਣਨਾ ਅਤੇ ਖ਼ਤਮ ਕਰਨਾ ਅਤੇ ਜੋੜਨਾ ਸ਼ੁਰੂ ਕਰਦਾ ਹੈ। ਅਤੇ ਰੂਹਾਨੀਅਤ.

ਉਹ ਵਿਹਾਰਾਂ ਅਤੇ ਸਿਧਾਂਤਾਂ 'ਤੇ ਚਰਚਾ ਅਤੇ ਸਵਾਲ ਕਰਨਾ ਸ਼ੁਰੂ ਕਰ ਦਿੰਦਾ ਹੈ, ਸਵੀਕਾਰ ਕੀਤੇ ਵਿਵਹਾਰ ਅਤੇ ਉਨ੍ਹਾਂ ਦੇ ਆਪਣੇ ਦ੍ਰਿਸ਼ਟੀਕੋਣ ਤੋਂ ਸੁਵਿਧਾਜਨਕ ਨਾ ਹੋਣ ਬਾਰੇ ਆਪਣੇ ਖੁਦ ਦੇ ਨਿਰਣੇ ਕਰਨਾ ਸ਼ੁਰੂ ਕਰਦਾ ਹੈ।

ਇਸ ਲਈ ਆਖਰੀ ਧਾਰਮਿਕ ਪਰਤ ਸੱਭਿਆਚਾਰਕ ਡੋਮੇਨ ਅਤੇ ਪਵਿੱਤਰ ਗ੍ਰੰਥਾਂ ਦੀ ਬੌਧਿਕ ਵਿਆਖਿਆ ਦੇ ਪੂਰੇ ਦ੍ਰਿਸ਼ਟੀਕੋਣ ਤੋਂ ਆਉਂਦੀ ਹੈ ਜਿੱਥੇ ਉਹ ਪਵਿੱਤਰ ਪੁਸਤਕਾਂ ਕਦੋਂ ਅਤੇ ਕਦੋਂ ਲਿਖੀਆਂ ਗਈਆਂ ਸਨ ਅਤੇ ਸਮਾਨ ਵਿਵਹਾਰ ਅਤੇ ਸੱਭਿਆਚਾਰ ਦੇ ਅਨੁਕੂਲ ਵਿਵਹਾਰ ਲਈ ਸਹੀ ਅਨੁਕੂਲਤਾ ਦੇ ਵਿਚਕਾਰ ਸਮਾਂ-ਸੀਮਾਵਾਂ ਨੂੰ ਵੱਖ ਕਰਨ ਵਿੱਚ ਸਫਲ ਹੁੰਦਾ ਹੈ। ਤੁਹਾਡੀ ਪੀੜ੍ਹੀ, ਅਤੇ ਤੁਹਾਡੇ ਦੇਸ਼, ਅਤੇ ਤੁਹਾਡੇ ਭਾਈਚਾਰੇ ਦੇ, ਤੁਹਾਡੇ ਕਾਨੂੰਨਾਂ ਲਈ, ਫਿਰ ਵੱਡੇ ਸਵਾਲ ਪੈਦਾ ਹੁੰਦੇ ਹਨ ਜਿਨ੍ਹਾਂ ਨੂੰ ਸਹੀ ਢੰਗ ਨਾਲ ਹੱਲ ਕਰਨ ਦੀ ਲੋੜ ਹੈ, ਉਹਨਾਂ ਵਿੱਚੋਂ ਬਹੁਤ ਸਾਰੇ ਪਰਿਵਰਤਨਸ਼ੀਲ ਅਤੇ ਪਹਿਲਾਂ ਹੀ ਸਮਝੀਆਂ ਗਈਆਂ ਸਮਝਾਂ ਦੇ ਨਵੇਂ ਸੰਸਕਰਣ ਜੋ ਨਵੀਂ ਬੌਧਿਕ ਅਤੇ ਮੌਜੂਦਾ ਲੋੜਾਂ ਤੋਂ ਪਹਿਲਾਂ ਸਨ। ਮੌਜੂਦਾ ਪਲ ਵਿੱਚ ਭਾਵਨਾ.

ਆਖਰੀ ਪਰਤ ਫਿਰ ਸਮਕਾਲੀ ਸੱਭਿਆਚਾਰ ਅਤੇ ਵਿਗਿਆਨਕ ਤਰੱਕੀ ਦੇ ਅਨੁਕੂਲਨ ਦੇ ਨਾਲ ਆਉਂਦੀ ਹੈ ਜਿਸਨੂੰ ਉਹਨਾਂ ਦੇ ਸਿਧਾਂਤ ਅਤੇ ਉਹਨਾਂ ਦੇ ਵਿਸ਼ਵਾਸ ਨੂੰ ਜਾਇਜ਼ ਠਹਿਰਾਉਣ ਦੀ ਉਹਨਾਂ ਦੀ ਯੋਗਤਾ ਵਿੱਚ ਸ਼ਾਮਲ ਕਰਨ ਦੀ ਲੋੜ ਹੁੰਦੀ ਹੈ, ਇਸਲਈ ਨਵਾਂ ਨਾਸਤਿਕ ਸ਼ੁਰੂਆਤੀ ਸਮਾਈ ਦੀਆਂ ਪਹਿਲੀਆਂ ਪਰਤਾਂ ਨੂੰ ਰੱਦ ਕਰਨਾ ਸ਼ੁਰੂ ਕਰ ਦਿੰਦਾ ਹੈ ਜੋ ਉਹਨਾਂ ਦੇ ਮਨ ਵਿੱਚ ਬਿਨਾਂ ਵਿਰੋਧ ਦੇ ਦਾਖਲ ਹੋਏ ਸਨ ਅਤੇ ਪਹਿਲੇ ਪਲਾਂ ਦੀ ਆਲੋਚਨਾ ਕੀਤੇ ਬਿਨਾਂ, ਛੇਤੀ ਹੀ ਬਾਅਦ ਵਿੱਚ ਉਹ ਆਪਣੇ ਧਾਰਮਿਕ ਸਿਧਾਂਤ ਦਾ ਆਖਰੀ ਸੰਕਲਿਤ ਸੰਸਕਰਣ ਤਿਆਰ ਕਰਦਾ ਹੈ, ਬੁਝਾਰਤਾਂ ਅਤੇ ਮਿੱਥਾਂ 'ਤੇ ਅਧਾਰਤ ਸਮਰਥਨਾਂ ਨੂੰ ਖਤਮ ਕਰਦਾ ਹੈ ਅਤੇ ਵਰਜਿਤ ਦੀ ਆਖਰੀ ਪਰਤ ਨੂੰ ਬਾਹਰ ਕੱਢਦਾ ਹੈ ਅਤੇ ਸਾਰੇ ਧਰਮਾਂ ਦੇ ਸਾਰ ਨੂੰ ਛੱਡ ਦਿੰਦਾ ਹੈ ਜੋ ਕਿ ਸਿਰਫ ਨੰਗਾ ਹੈ। ਇਹ ਸੱਚ ਹੈ ਕਿ ਕੁਝ ਵੀ ਪਵਿੱਤਰ ਨਹੀਂ ਹੋ ਸਕਦਾ ਅਤੇ ਇਹ ਕਿ ਹਰ ਚੀਜ਼ ਸਿਰਫ਼ ਬੇਅੰਤ ਹੈ, ਉਹ ਬੇਅੰਤ ਕੁਝ ਵੀ ਨਹੀਂ ਹੈ ਜਿਸ ਲਈ ਅਸੀਂ ਬਣਾਏ ਗਏ ਹਾਂ, ਕਿਸੇ ਵੀ ਚੀਜ਼ ਤੋਂ ਬਾਹਰ ਨਹੀਂ ਆਉਣਾ ਅਤੇ ਕੁਝ ਵੀ ਨਹੀਂ ਵਾਪਸ ਜਾਣਾ, ਅਤੇ ਇਹ ਕਿ ਸਾਡੀ ਜ਼ਿੰਦਗੀ ਦਾ ਕੋਈ ਖਾਸ ਜਾਂ ਖਾਸ ਅਰਥ ਨਹੀਂ ਹੈ, ਅਤੇ ਇਹ ਕਿ ਹਰ ਚੀਜ਼ ਵਿੱਚ ਇੱਕ ਵਿਸ਼ਾਲ ਸਿਮੂਲੇਸ਼ਨ ਹੈ। ਬ੍ਰਹਿਮੰਡ ਜਿੱਥੇ ਬ੍ਰਹਿਮੰਡ ਆਪਣੇ ਆਪ ਵਿੱਚ ਸਿਮੂਲੇਸ਼ਨਾਂ ਦੀ ਇੱਕ ਵਿਸ਼ਾਲ ਪ੍ਰਣਾਲੀ ਹੈ ਜਿੱਥੇ ਅਸਲੀਅਤ ਦਿਮਾਗ ਵਿੱਚ ਜਾਂ ਕੰਪਿਊਟਰ ਦੀ ਯਾਦ ਵਿੱਚ ਪ੍ਰਸਤੁਤ ਜਾਣਕਾਰੀ ਦੇ ਰੂਪ ਵਿੱਚ ਠੋਸ ਹੈ: ਜ਼ੀਰੋ ਅਤੇ ਇੱਕ ਪੈਨਲਟੀਜ਼, ਜੋ ਸਿਰਫ ਇੱਕ ਖਾਸ ਸੰਦਰਭ ਦੇ ਅੰਦਰ ਹੀ ਅਰਥ ਬਣਾਉਂਦੀਆਂ ਹਨ, ਜਿਸਨੂੰ ਗਿਆਨ ਅਤੇ ਵਿਸ਼ਵਾਸ ਕਰਨ ਦੀ ਇੱਛਾ ਕਿਹਾ ਜਾਂਦਾ ਹੈ।

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

Die zwei Arten von Atheisten

Roberto da Silva Rocha, Universitätsprofessor und Politikwissenschaftler

Roberto da Silva Rocha, Universitätsprofessor und Politikwissenschaftler

Die zwei Arten von Atheisten

Ich bin Politikwissenschaftler, Master in Politikwissenschaft, aber ich bin seit 1975 Computersystemanalytiker.

Ich sage das nicht, um Ihnen eine Brieftasche zu geben, einfach weil Sie derzeit in sozialen Netzwerken Experten zu jedem Thema finden können und Faktenprüfer das Gericht am Ende der Welt sind, mit Minister Alexandre de Moraes, der der Ermittler ist Angeklagter, Berichterstatter, Staatsanwalt und Richter, Testamentsvollstrecker und Kommentator in sozialen Netzwerken.

Lassen Sie uns also darüber sprechen, warum es zwei Typen von Atheisten gibt, wobei der erste Typ, der bekannteste, der faule Atheist ist, keine Argumente hat und immer der Amateurskeptiker ist, nicht der wissenschaftliche Skeptizismus, der die These fordert und die Widerlegung, nach den Techniken der wissenschaftlichen Forschung und wissenschaftlichen Methodik, dann ist wissenschaftlicher Skeptizismus nicht nur Sturheit oder Feindseligkeit, es ist die vorläufige Antwort auf eine Frage, die von der Wissenschaft wegen ihrer Bedeutung und Relevanz für die Zivilisation akzeptiert wird, mit Ausnahme von Mythen und Religionen Traditionen, die nicht als Teil der Tabus verletzt oder in Frage gestellt werden können, die die Gemeinschaft als heilig gewählt hat und die nur von denen behandelt werden, die von der Gemeinschaft autorisiert sind, solche Überzeugungen zu behandeln und neu zu erfinden, unter Androhung enormer sozialer Strafen, die von diskreter Ächtung bis hin zu reichen können soziale Ausgrenzung und die schlimmste aller Strafen: die soziale Unsichtbarkeit.

Die zweite Art von Atheisten ist der wissenschaftliche Atheist, einer, der ursprünglich religiös war, dann tiefer in die Religion einstieg und schließlich beim Atheismus endete. Das wusste die katholische Kirche vor 1800 Jahren, als sie in einem Konzil beschloss, dass die Messen in lateinischer Sprache abgehalten werden sollten, und die ersten heiligen Texte mit der von Guttemberg erfundenen beweglichen Letternpresse gedruckt wurden, das erste gedruckte Werk war die Bibel von Martin Luther, und bald wurden viele Priester selbst nach dem Tod verbrannt, wie Wiclyffe, andere wurden hingerichtet, exkommuniziert wie Luther, weil sie das Lesen der Bibel verbreiten wollten, weil es ein Werk ist, das seit zweitausend Jahren in offener Ausgabe war, also ging es über Die Linie der Zeit ohne Herausgeber und ohne Organisator, daher zeichnet sie die Versionen aller ihrer Schriftsteller und die Verschmelzung von Kulturen, Mythen und Legenden auf, die die Kulturen der Völker, in denen sie beeinflusst wurde, vermischen.

Sagen Sie nicht, dass die Bibel nicht als historisches Buch dient, keine Menschheitsgeschichte frei von Ideologien und Mythen ist, wie der Vietnamkrieg, die Invasion des Irak, der CV19, die Geschichte von AIDS, alles ist durch das Interesse verseucht das hegemoniale Land, und die Erzählungen, die die dominierende Seite am meisten begünstigen, wie die Entdeckung Brasiliens offiziell durch den Seefahrer Pedro Álvares Cabral, aber er war in |Brasilien vor ihm, Cabral, mindestens drei andere Seefahrer durch brasilianische Länder, wie z Pinzon.

Nun die Theorie über den religiösen Atheismus; weil alle Priester Atheisten sind und ihre Anhänger es nicht einmal ahnen, ist es die Folge der Gefahr der immer tieferen Kenntnis der Bibel selbst, die zeigt, welche Schichten sich Schritt für Schritt im kulturellen Wissen des Lesers vertiefen und das Ergebnis ist, dass Religion zum Atheismus führt; Wenn Karl Marx und Stalin das wüssten, würden sie die Kommunisten zwingen, die Bibel genug zu lesen, um dann überzeugte Atheisten zu werden, im Gegenteil, sie schlossen die religiösen Tempel und verfolgten und töteten die Religiösen, weil sie nie die Bibel studiert hatten.

Es gibt keinen Text oder kein Bild, das auf USB-Sticks oder Computerfestplatten gespeichert ist, genauso wie es in unserem Gedächtnis im menschlichen Gehirn keine Namen von Menschen, Bilder von Orten, kein Wissen oder irgendwelche Informationen gibt, wenn Sie das Gehirn öffnen, werden Sie sehen viel Blut, dort elektrische Impulse nachweisen und biochemische Substanzen: Wo ist also die Information?

Machen wir es schrittweise. Der Computer und das Internet sind in Schichten organisiert. So gehen Informationen ein, werden gespeichert und verlassen Computer und das Internet; werden durch immer tiefere Schichten behandelt, vom Raffinierten zum Einfachen, bis ein Bild oder ein Text oder eine komplizierte Information über Ingenieurwesen oder Quantenmechanik oder ein Film oder Video oder ein Lied auf eine Reihe logischer Symbole reduziert wird nur durch das binäre Symbol: Null und oder Eins, digitale Symbole genannt.

In ähnlicher Weise sind in unserem Gehirn alles, was physisch im Gehirn existiert, nur elektrische Impulse und biochemische Reaktionen an den richtigen Stellen in den Neuronen oder neuronalen Synapsen, die im Computer oder im Internet die elektronischen Logikschaltkreise sind, die nur die untere Ebene von sind Strom repräsentiert durch Null, der höchste Pegel repräsentiert durch Eins.

Die unteren Schichten des Computers arbeiten mit einem halben Dutzend einfacher Anweisungen wie: Kopieren von Null oder Eins; eine Adresse finden, wo die Null oder die Eins ist; Gruppieren Sie eine Reihe von Nullen und Einsen, die Einheiten von Bytes genannt werden,Aus diesem Grund werden Speicher und Prozessor in Vielfachen von Bytes gemessen, z. B.: Kilobyte, Megabyte, Gigabyte, Terabyte, Petabyte.

Die anderen weniger niedrigen Operationen sind: Vergleichen der Bytes und Modifizieren der Bytes, Verschieben jedes Informationsbits nach rechts oder links, da ein Byte eine Gruppe von Bits ist, ist jedes Bit einzeln null oder eins; und Gruppieren oder Trennen von Bits oder Bytes.

In der unmittelbar darüber liegenden Schicht zeichnen die Logikschaltungen des Computers eine noch weniger einfache Folge von Anweisungen auf, die von jeder elektronischen Schaltung auszuführen sind, die vom Hersteller vorgegeben sind und sich nie ändern, nämlich arithmetische Operationen und Mikrobefehle.

In der nächsten Schicht haben Computerprogrammierer die Freiheit, Anweisungen aus der vorherigen Schicht zu kombinieren und neu zu kombinieren und eine Abfolge der Ausführung festzulegen, und das nennen wir das Programmieren eines Computers.

In der Schicht, die der oben beschriebenen folgt, kommt die Schicht der Schnittstelle zwischen diesen Programmen und dem Menschen, das ist die Programmiersprache, in der die Übersetzung erfolgt, damit der Computer versteht, was in den Programmen geschrieben wurde, damit die elektronischen Schaltungen es wissen was im Programm sequentiell zu tun ist und wo und wie Daten durch Eingabe und Entnahme von Daten verarbeitet werden.

Die nächste Schicht wäre die Abstraktionsschicht, wo dieser Satz von Bytes decodiert interpretiert wird, damit der Mensch wahrnimmt, wie Buchstaben, Zahlen, Farben, Bilder, Töne die Datenschnittstellen sind, die durch den Bildschirm oder das Aufdrucken zu Informationen werden, die für den Menschen erkennbar sind Papier. .

Diese Schnittstelle zwischen Mensch und Maschine ist analog zu der zwischen dem menschlichen Gehirn und der Zunge, den Ohren und den Augen, die diese elektrischen Impulse im Gehirn und die biochemischen Reaktionen des Gehirns in Licht, Bilder, Worte, Sätze. , äußere Emotionen für den Menschen.

Die Rituale der Religionen sind schichtweise aufgebaut wie am Computer, wo der Anfänger zunächst in die Rituale eingeführt wird, ohne die Nützlichkeit jeder Geste, jeder Wiederholung von Worten und Haltungen, wie etwa der Taufe, etwa visueller Symbole, vollständig zu verstehen soziales Verhalten, sexuell, lernt die Regeln ohne vorheriges Hinterfragen, denn wenn man dann in die Gruppe aufgenommen wird, kann man Zugang zu den tieferen Lehren haben.

Der Novize wird inthronisiert und beginnt allmählich, sich seine Version der erlernten Lehre aufzubauen, dann beginnt sich die neue kritische Schicht in seinem Geist zu bilden und beginnt, heuristische Elemente in seiner Vision und seiner persönlichen Version von Religion auszuwählen, zu eliminieren und hinzuzufügen und Spiritualität.

Er beginnt, Verhaltensweisen und Doktrinen zu diskutieren und zu hinterfragen, beginnt, seine eigenen Urteile über das zugegebene Verhalten zu fällen und über diejenigen, die aus seiner eigenen Sicht nicht bequem sind.

Die letzte religiöse Schicht ergibt sich also aus der vollen Sicht auf den kulturellen Bereich und die intellektuelle Interpretation der Heiligen Schriften, wo und wann es ihm gelingt, die Zeitlinien zwischen dem Schreiben der heiligen Bücher und der richtigen Anpassung an analoge Verhaltensweisen und der Anpassung an die Kultur zu trennen. Ihrer Generation, Ihres Landes und Ihrer Gemeinde, Ihren Gesetzen, dann entstehen große Fragen, die richtig gelöst werden müssen, viele von ihnen transformieren und neue Versionen bereits überwundener Verständnisse, die vor den neuen intellektuellen und aktuellen Bedürfnissen bestanden Sinn im gegenwärtigen Moment.

Die letzte Schicht kommt dann mit der Anpassung an zeitgenössische Kultur und wissenschaftliche Fortschritte, die in ihre Fähigkeit einbezogen werden müssen, ihre Lehre und ihren Glauben zu rechtfertigen, sodass der neue Atheist beginnt, die ersten Schichten der anfänglichen Vertiefung, die ihm ohne Widerstand in den Sinn gekommen sind, zu verwerfen ohne Kritik der ersten Momente baut er bald darauf seine letzte kompilierte Version seiner religiösen Lehre auf, beseitigt die Stützen, die auf Rätseln und Mythen beruhen, und schließt die letzte Schicht von Tabus aus und bleibt beim Wesen aller Religion, das nur das Nackte ist Wahrheit, dass nichts heilig sein kann und dass alles nur Nichts ist, das unermessliche Nichts, für das wir geschaffen wurden, aus dem Nichts kommen und ins Nichts zurückkehren, und dass unser Leben keine besondere oder besondere Bedeutung hat, und dass alles eine unermessliche Simulation darin ist das Universum, wo das Universum selbst ein riesiges System von Simulationen ist, wo die Realität so konkret ist wie die Informationen, die im Gehirn oder im Speicher eines Computers dargestellt werden: das Null- und Einsstrafen, die nur innerhalb eines bestimmten Bezugsrahmens Sinn machen, der Wissen und der Wille zu sein und zu glauben genannt wird.


Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

Два типа атеистов

Роберто да Силва Роча, профессор университета и политолог

Роберто да Силва Роча, профессор университета и политолог

Два типа атеистов

Я политолог, магистр политических наук, но с 1975 года занимаюсь системным аналитиком.

Я говорю это не для того, чтобы дать вам кошелек, просто потому, что в настоящее время в социальных сетях вы можете найти экспертов по любому вопросу, а проверяющие факты — это суд на краю света, с министром Александром де Мораесом, который является следователем, подсудимый, докладчик, прокурор и судья, исполнитель и комментатор в социальных сетях.

Итак, сказав это, давайте поговорим о том, почему существует два типа атеистов, где первый тип, самый известный, это ленивый атеист, не имеющий аргументов и всегда являющийся скептиком-любителем, а не научным скептицизмом, который требует тезиса и опровержение, согласно приемам научного исследования и научной методологии, то научный скептицизм есть не просто упрямство или враждебность, это предварительный ответ на вопрос, принятый наукой за его важность и актуальность для цивилизации, за исключением мифов и религиозных традиции, которые не могут быть нарушены или подвергнуты предварительному сомнению как часть табу, которые сообщество считает священными и с которыми обращаются только те, кто уполномочен сообществом относиться к таким верованиям и переделывать их, под страхом суровых социальных наказаний, которые могут варьироваться от осторожного остракизма до социальная изоляция и худшее из всех наказаний: социальная невидимость.

Второй тип атеиста — это научный атеист, который начал с религиозности, затем углубился в религию и в конце концов остановился на атеизме. Католическая церковь знала об этом 1800 лет назад, когда на соборе было решено, что мессы должны быть на латыни, и первые священные тексты были напечатаны на машинке с подвижным шрифтом, изобретенной Гуттембергом, первым печатным произведением была Библия Мартина Лютера, и вскоре многие священники были сожжены даже после смерти, как Виклиф, другие были казнены, отлучены от церкви, как Лютер, потому что они хотели распространить чтение библии, потому что это произведение, находившееся в открытом издании две тысячи лет, так что оно перешло линия времени без редактора и без организатора, поэтому она записывает версии всех ее писателей и объединение культур, мифов и легенд, смешивающих культуры народов, на которые она оказала влияние.

Не говорите, что библия не служит исторической книгой, никакая история человечества не свободна от идеологии и мифов, таких как война во Вьетнаме, вторжение в Ирак, CV19, история СПИДа, все заражено интересами страны-гегемона, и нарративы, которые больше всего благоприятствуют доминирующей стороне, такие как официальное открытие Бразилии мореплавателем Педро Альваресом Кабралом, но он был в | Бразилии до него, Кабрала, по крайней мере, три других мореплавателя через бразильские земли, такие как Пинзон.

Теперь теория о религиозном атеизме; потому что все священники атеисты, а их последователи даже не подозревают об этом, это следствие опасности все более глубокого познания самой Библии, которая показывает углубляющиеся на каждом шагу пласты в культурном знании читателя и в результате религия ведет к атеизму; если бы это знали Карл Маркс и Сталин, они бы заставили коммунистов читать библию настолько, чтобы потом стать убежденными атеистами, наоборот, они закрыли религиозные храмы и преследовали и убивали верующих, за то, что никогда не изучали библию.

Нет ни текста, ни изображения, записанного на флешках, ни на жестких дисках компьютеров, как и в нашей памяти в человеческом мозгу нет ни имен людей, ни изображений мест, ни знаний, ни какой-либо информации, если вы откроете мозг, то увидите много крови, обнаруживают там электрические импульсы и биохимические вещества: так где информация?

Сделаем это по шагам. Компьютер и Интернет организованы слоями. Таким образом, информация поступает, хранится и покидает компьютеры и Интернет; обрабатываются все более и более глубокими слоями, от сложного к простому, пока изображение, или текст, или сложная информация о технике, или квантовой механике, или фильм, или видео, или песня не будут сведены к набору логических символов. только двоичным символом: ноль и/или единица, называемые цифровыми символами.

Точно так же в нашем мозгу все, что физически существует в мозгу, — это просто электрические импульсы и биохимические реакции в нужных местах в нейронах или нейронных синапсах, которые в компьютере или Интернете являются электронными логическими цепями, которые являются просто низким уровнем текущий представлен нулем, наивысший уровень представлен единицей.

Нижние уровни компьютера выполняют полдюжины простых инструкций, таких как: копирование нуля или единицы; найти адрес, где стоит ноль или единица; сгруппировать вместе набор нулей и единиц, называемых единицами байтов,именно поэтому память и процессор измеряются кратными байтами, такими как: килобайт, мегабайт, гигабайт, терабайт, петабайт.

Другими менее низкими операциями являются: сравнение байтов и изменение байтов, сдвиг каждого бита информации вправо или влево, поскольку байт представляет собой группу битов, а бит - это каждый ноль или единица в отдельности; и группировать или разделять биты или байты.

На непосредственно вышестоящем уровне логические схемы компьютера записывают еще менее простую последовательность инструкций, которые должны быть выполнены каждой электронной схемой, заранее определенной производителем, которые никогда не меняются, это арифметические операции и микрокоманды.

На следующем уровне компьютерные программисты могут свободно комбинировать, рекомбинировать и устанавливать последовательность выполнения инструкций из предыдущего уровня, и это то, что мы называем программированием компьютера.

На уровне, следующем за описанным выше, находится уровень интерфейса между этими программами и человеком, который является языком программирования, на котором выполняется перевод, чтобы компьютер понимал то, что было написано в программах, чтобы электронные схемы знали что последовательно делать в программе и где и как обрабатывать данные вводом и выводом данных.

Следующим уровнем будет уровень абстракции, где этот набор байтов интерпретируется и декодируется для того, чтобы человек воспринимал буквы, числа, цвета, изображения, звуки как интерфейсы данных, которые становятся информацией, распознаваемой людьми через экран или печать на бумага. .

Этот интерфейс между человеком и машиной аналогичен тому, который существует между человеческим мозгом и языком, ушами и глазами, который преобразует эти электрические импульсы в мозгу и биохимические реакции мозга в свет, образы, слова, предложения. , внешние эмоции для человека.

Ритуалы религий состоят из слоев, как на компьютере, где новичок сначала знакомится с ритуалами, не полностью понимая полезность каждого жеста, каждого повторения слов и положений, таких как крещение, таких как визуальные символы, на социальное поведение, сексуальное, усваивает правила без предварительного опроса, потому что тогда, будучи принятым в группу, можно получить доступ к более глубоким учениям.

Новичок возводится на престол и постепенно начинает строить для себя свою версию изученного учения, затем в его сознании начинает формироваться новый критический слой, который начинает отбирать, устранять и добавлять эвристические элементы в свое видение и свою личную версию религии. и духовность.

Он начинает обсуждать и подвергать сомнению поведение и доктрины, начинает выносить собственные суждения о допустимом поведении и о том, что не удобно с его собственной точки зрения.

Таким образом, последний религиозный слой исходит из полного взгляда на культурную область и интеллектуальной интерпретации священных писаний, где и когда ему удается разделить временные рамки между тем, когда были написаны священные книги, и надлежащей адаптацией к аналогичному поведению и адаптации к культуре. вашего поколения, и вашей страны, и вашей общины, к вашим законам, то возникают большие вопросы, которые необходимо должным образом разрешить, многие из них трансформируются и вносят новые версии уже преодоленных представлений, которые были до новых интеллектуальных и текущих потребностей смысл в настоящий момент.

Последний слой затем приходит с адаптацией современной культуры и научных достижений, которые должны быть включены в их способность обосновывать свое учение и свою веру, так что новый атеист начинает отбрасывать первые слои первоначального погружения, которые вошли в его разум без сопротивления и сопротивления. без критики первых моментов, вскоре после этого он выстраивает свою последнюю скомпилированную версию своего религиозного учения, устраняя опоры, основанные на загадках и мифах, и исключая последний слой табу, и остается с сущностью всей религии, которая есть только обнаженная истину, что ничто не может быть священным и что все есть просто ничто, безмерное ничто, для которого мы созданы, выходя из ничего и возвращаясь в ничто, и что наша жизнь не имеет особого или особенного смысла, и что все есть безмерная симуляция в вселенная, где сама вселенная представляет собой огромную систему симуляций, где реальность так же конкретна, как информация, представленная в мозгу или в памяти компьютера: ноль и один наказания, которые имеют смысл только в рамках определенной системы отсчета, называемой знанием и волей быть и верить.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

兩種無神論者

Roberto da Silva Rocha,大學教授和政治學家

Roberto da Silva Rocha,大學教授和政治學家

兩種無神論者

我是一名政治學家,政治學碩士,但自 1975 年以來我一直是一名計算機系統分析師。

我這麼說不是為了給你一個錢包,只是因為目前在社交網絡上你可以找到任何主題的專家,事實核查員是世界末日的法庭,與調查員亞歷山大·德·莫拉斯部長一起,被告人、報告人、檢察官和法官、執行人和社交網絡評論員。

所以,話雖如此,讓我們談談為什麼有兩種類型的無神論者,其中第一種,最著名的是懶惰的無神論者,沒有論據,總是業餘懷疑論者,而不是要求論文和科學的懷疑論者反駁,根據科學研究的技術和科學方法論,那麼科學懷疑主義不僅僅是固執或敵意,它是對科學所接受的問題的初步回答,因為它對文明的重要性和相關性,除了神話和宗教不能違反或預先質疑的傳統作為禁忌的一部分,社區選擇為神聖的,並且只能由社區授權的人對待和改造這些信仰,否則將受到巨大的社會懲罰,從謹慎的排斥到社會排斥和最嚴重的懲罰:這是社會隱形。

第二種無神論者是科學無神論者,他開始信奉宗教,然後深入宗教,最終成為無神論者。天主教會在 1800 年前就知道這一點,當時在一次會議上,它決定群眾應該使用拉丁文,第一批神聖文本是由古騰堡發明的活字印刷機印刷的,第一批印刷作品是聖經,由馬丁路德,很快,許多牧師死後也被燒死,像威克里夫,其他人被處決,像路德一樣被逐出教會,因為他們想傳播聖經的閱讀,因為這是一部開放版的作品,已經有兩千年了,所以它越過了因此,在沒有編輯和組織者的情況下,它記錄了她所有作家的版本,以及文化、神話和傳說的融合,融合了她受到影響的民族的文化。

不要說聖經不是歷史書,沒有任何人類歷史可以免於意識形態和神話,比如越南戰爭、入侵伊拉克、CV19、艾滋病的歷史,一切都被利益所污染。霸權國家,以及最有利於統治一方的敘述,例如航海家佩德羅·阿爾瓦雷斯·卡布拉爾(Pedro Álvares Cabral)正式發現了巴西,但在他之前的巴西,卡布拉爾(Cabral),至少還有其他三位航海家穿越巴西土地,例如平宗。

現在是關於宗教無神論的理論;因為所有的神父都是無神論者,他們的追隨者甚至都不懷疑,這是對聖經本身知識越來越深的危險的結果,這表明讀者的文化知識每一步都在加深結果是宗教導致無神論;如果卡爾馬克思和斯大林知道這一點,他們會強迫共產黨人讀足夠多的聖經,然後成為無神論者,相反,他們關閉宗教寺廟,迫害和殺害宗教人士,因為他們從未研究過聖經。

沒有文字或圖像記錄在隨身碟上,也沒有記錄在電腦硬盤上,就像我們在人腦中的記憶中沒有人的名字,沒有地點的圖像,也沒有知識或任何信息,如果你打開大腦你會看到大量血液,檢測那裡的電脈沖和生化物質:那麼信息在哪裡?

讓我們一步一步來。計算機和互聯網是分層組織的。因此信息進入、存儲和離開計算機和互聯網;被越來越深的層次處理,從復雜到簡單,直到圖像或文本或有關工程或量子力學的複雜信息或電影或視頻或歌曲被簡化為一組邏輯符號。只由二進制符號:零和或一,稱為數字符號。

同樣,在我們的大腦中,大腦中物理存在的一切都只是神經元或神經元突觸中正確位置的電脈沖和生化反應,在計算機或互聯網中是電子邏輯電路,只是低水平的電流用零表示,最高電平用一表示。

計算機的較低層執行六條簡單的指令,例如:複製零或一;找到零或一所在的地址;將一組稱為字節單位的零和一組合在一起,這就是為什麼內存和處理器以字節的倍數來衡量的原因,例如:千字節、兆字節、千兆字節、太字節、拍字節。

其他不太低的操作是:比較字節,修改字節,將信息的每一位向右或向左移動,因為一個字節是一組位,一個位是每個單獨的零或一個;並且,分組或分離位或字節。

在緊鄰的上層,計算機的邏輯電路記錄了一個更簡單的指令序列,由製造商預先確定的每個電子電路執行,這些指令永遠不會改變,是算術運算和微命令。

在下一層,計算機程序員可以自由組合和重組,並建立上一層指令的執行序列,這就是我們所說的計算機編程。

在上述層之後的層中,是這些程序與人類之間的接口層,這是一種編程語言,在此進行翻譯,以便計算機理解程序中寫入的內容,以便電子電路知道在程序中按順序執行的操作以及通過輸入和提取數據在何處以及如何處理數據。

下一層將是抽象層,在該層中,該組字節被解釋解碼以供人類感知字母、數字、顏色、圖像、聲音是如何成為人類通過屏幕或打印可識別信息的數據接口紙...

人與機器之間的這種接口類似於人腦與舌頭、耳朵和眼睛之間的接口,它將大腦中的電脈沖和大腦的生化反應轉化為光、圖像、詞、句、人的外在情感。

宗教的儀式是由多層組成的,就像在計算機上一樣,初學者在沒有完全理解每個手勢的有用性的情況下首先被介紹給儀式,每個重複的單詞和態度,例如洗禮,例如視覺符號,社會行為。,性,無需預先提問即可學習規則,因為隨後被接納為團體可以訪問更深層次的教義。

新手正在登上寶座,並逐漸開始為自己建立他的學識教義版本,然後新的批判層開始在他的腦海中形成,並開始在他的願景和他的個人版本的宗教中選擇、消除和添加啟發式元素。和靈性。

他開始討論和質疑行為和教義,開始從自己的角度對承認的行為和不方便的行為做出自己的判斷。

因此,最後一個宗教層面來自對聖典的文化領域和智力解釋的全貌,他在何時何地成功地分離了撰寫聖典與適當適應類似行為和適應文化之間的時間線。你這一代、你的國家、你的社區、你的法律,那麼就會出現需要妥善解決的重大問題,其中許多問題已經轉變,新版本已經克服了在新的知識分子和當前需要之前的理解在當下的感覺。

最後一層隨之而來的是對當代文化和科學進步的適應,這需要包括在他們為自己的教義和信仰辯護的能力中,所以新的無神論者開始拋棄最初進入他們思想的最初吸收層,沒有抵抗,一開始沒有批判,很快他就建立了他的宗教教義的最後一個彙編版本,消除了基於謎語和神話的支持,排除了最後一層禁忌,留下了所有宗教的本質,只是赤裸裸的真理沒有什麼是神聖的,一切都只是虛無,我們被創造出來的巨大虛無,從虛無中出來,又回到虛無,我們的生活沒有特殊或特殊的意義,一切都是巨大的模擬宇宙本身是一個巨大的模擬系統,其中現實與大腦或計算機內存中所代表的信息一樣具體:零和一罰,僅在特定的參考框架內才有意義,稱為知識以及存在和相信的意願。

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

The Two Types of Atheists


Roberto da Silva Rocha, university professor and political scientist

Roberto da Silva Rocha, university professor and political scientist

The Two Types of Atheists

I am a political scientist, master in political science but I have been a computer systems analyst since 1975.

I'm saying this not to give you a wallet, simply because currently on social networks you can get experts on any subject and fact checkers are the court at the end of the world, with Minister Alexandre de Moraes, who is the investigator, the defendant, the rapporteur, the prosecutor and judge, the executor and the commentator on social networks.

So, having said that, let's talk about why there are two types of atheists, where the first type, the best known, is the lazy atheist, has no arguments and is always the amateur skeptic, not the scientific skepticism that demands the thesis and the refutation, according to the techniques of scientific research and scientific methodology, then scientific skepticism is not just stubbornness or animosity, it is the tentative answer to a question accepted by science for its importance and relevance to civilization, with the exception of myths and religious traditions that cannot be violated or pre-questioned as part of the taboos that the community elected to be sacred and treated only by those authorized by the community to treat and remake such beliefs, under penalty of enormous social punishment that can range from discreet ostracism to social exclusion and the worst of all punishments: which is social invisibility.

The second type of atheist is the scientific atheist, one who started out being religious, then went deeper into religion and finally ended up with atheism. The Catholic Church knew this 1800 years ago when in a council it decided that the masses should be in Latin, and the first sacred texts were printed by the movable type press invented by Guttemberg, the first printed work was the bible, by Martin Luther, and soon many priests were burned even after death, like Wiclyffe, others were executed, excommunicated like Luther, because they wanted to spread the reading of the bible, because it is a work that was in open edition for two thousand years, so it crossed the line of the time without an editor and without an organizer, therefore, it records the versions of all her writers, and the amalgamation of cultures, myths and legends mixing the cultures of the peoples where she was influenced.

Do not say that the bible does not serve as a historical book, no human history is exempt from ideology and myths, such as the Vietnam war, the invasion of Iraq, the CV19, the history of AIDS, everything is contaminated by the interest of the hegemonic country, and the narratives that most favor the dominant side, such as the discovery of Brazil officially by the navigator Pedro Álvares Cabral, but he was in |Brazil before him, Cabral, at least three other navigators through Brazilian lands, such as Pinzon.

Now the theory about religious atheism; because all priests are atheists, and their followers do not even suspect it, it is the consequence of the danger of the increasingly deeper knowledge of the Bible itself, which shows the layers that are being deepened at each step in the cultural knowledge of the reader and the result is that religion leads to atheism; if Karl Marx and Stalin knew this, they would force the communists to read the bible enough to then become convinced atheists, on the contrary, they closed the religious temples and persecuted and killed the religious, for never having studied the bible.

There is no text or image recorded on pendrives, nor on computer hard drives, just as in our memory in the human brain there are no names of people, images of places, nor knowledge or any information, if you open the brain you will see a lot of blood , detect electrical impulses there, and biochemical substances: so where is the information?

Let's do it by steps. The computer and the internet are organized in layers. So information enters, is stored, and leaves computers, and the internet; are layered deeper and deeper, from the sophisticated to the simple, until an image or text or complicated information about engineering or quantum mechanics or a movie or video or music is reduced to a set of logical symbols. represented only by the binary symbol: zero and or one, called digital symbols.

Similarly, in our brain, everything that physically exists in the brain are just electrical impulses and biochemical reactions in the right places in the neuron or neuronal synapses, which in the computer or the internet are the electronic logic circuits that are just the low level of current represented. by zero, the highest level represented by one.

The lower layers of the computer operate half a dozen simple instructions like: copying zero or one; find an address where the zero or one is; group together a set of zeros and ones called units of Bytes,that is why memory and processor are measured by multiples of bytes such as: kilobyte, megabyte, gigabyte, terabytes, petabytes.

The other less low operations are: comparing the bytes, and modifying the bytes, shifting each bit of information to the right or to the left, since a byte is a group of bits, a bit is each zero or one individually; and, group or separate bits or bytes.

In the immediately superior layer, the computer's logic circuits record an even less simple sequence of instructions to be executed by each electronic circuit predetermined by the manufacturer, which never change, are arithmetic operations and microcommands.

In the next layer, computer programmers have the freedom to combine and recombine and establish a sequence of execution of instructions from the previous layer, and this is what we call programming a computer.

In the layer following the one described above, comes the layer of the interface between these programs and the human being, which is the programming language where the translation is done so that the computer understands what was written in the programs so that the electronic circuits know what to do. what to do sequentially in the program and where and how to process data by inputting and withdrawing data.

The next layer would be the abstraction layer, where that set of bytes is interpreted decoded for the human being to perceive how letters, numbers, colors, images, sounds, are the interfaces of the data that become information recognizable by humans through the screen or printing on paper. .

This interface between the human being and the machine is analogous to the one that exists between the human brain and the tongue, the ears and the eyes, which transforms those electrical impulses in the brain and the biochemical reactions of the brain into lights, images, words, sentences. , external emotions for the human being.

The rituals of religions are made up of layers like on the computer, where the beginner is first introduced to the rituals without fully understanding the usefulness of each gesture, of each repetition of words and attitudes, such as baptism, such as visual symbols, on social behavior. , sexual, learns the rules without pre-questioning, for then being admitted to the group can have access to the deeper teachings.

The novice is being enthroned and gradually begins to build for himself his version of the doctrine learned, then the new critical layer begins to form in his mind and begins to select and eliminate and add heuristic elements in his vision and his personal version. of religion and spirituality.

He begins to discuss and question the behaviors and doctrines, begins to make his own judgments of the admitted behavior and those that are not convenient from his own point of view.

So the last religious layer comes from the full view of the cultural domain and intellectual interpretation of the holy scriptures where and when he succeeds in separating the timelines between when the holy books were written and the proper adaptation to analogous behaviors and adaptation to the culture. of your generation, and your country, and your community, to your laws, then big questions arise that need to be properly resolved, many of them transform and new versions of already overcome understandings that were prior to the new intellectual and current needs to make sense in the present moment.

The last layer then comes with the adaptation of contemporary culture and scientific advances that need to be included in their ability to justify their doctrine and their faith, so the new atheist begins to discard the first layers of initial absorption that entered their mind without resistance and without criticism of the first moments, soon afterwards he builds his last compiled version of his religious doctrine, eliminating the supports based on riddles and myths and excludes the last layer of taboos and is left with the essence of all religion that is just the naked truth that nothing can be sacred and that everything is just nothingness, the immense nothingness for which we were created, coming out of nothing and returning to nothing, and that our lives have no special or particular meaning, and that everything is an immense simulation in the universe where the universe itself is an immense system of simulations where reality is as concrete as the information represented in the brain or in the memory of a computer: the zero and one penalties, which only make sense within a particular frame of reference, called knowledge and the will to be and to believe.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

Os dois tipos de ateus

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político


Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político


Os dois tipos de ateus


Eu sou cientista político, mestre em ciência política mas sou analista de sistemas informatizados desde 1975.


Estou falando isso não para dar uma carteirada, simplesmente porque atualmente nas redes sociais consegue-se especialistas de qualquer assunto e os fact checkers são o tribunal do fim do mundo, como o ministro Alexandre de Moraes, que é o investigador, o réu, o relator, o promotor e juiz, o executor e o comentarista nas redes sociais.


Então, dito isso, vamos falar porque existem dois tipos de ateus, onde o primeiro tipo, o mais conhecido, é o ateu preguiçoso, não tem argumentos e sempre é o cético amador, não o ceticismo científico que exige a tese e a refutação, conforme as técnicas de pesquisa científica e de metodologia científica, então o ceticismo científico não é apenas teimosia ou animosidade, é a tentativa-resposta para uma questão recepcionada pela ciência pela sua importância e relevância para a civilização, excetuando-se os mitos e tradições religiosas que não podem ser violadas nem pré-questionadas fazendo parte dos tabus que a comunidade elegeu para serem sagrados e tratados apenas pelos que são autorizados pela comunidade para tratar e refazer tais crenças, sob pena da enorme punição social que pode ser desde o ostracismo discreto até a exclusão social e o pior de todos dos castigos: que é a invisibilidade social.


O segundo tipo de ateu é o ateu científico, aquele que começou sendo religioso, e então se aprofundou na religião e finalmente concluiu pelo ateísmo. A igreja católica sabia disso há 1800 anos quando em um concílio decidiu que as missas deveriam ser em latim, e os primeiros textos sagrados fora impressos pela imprensa de tipos móveis inventada por Guttemberg, a primeira obra impressa foi a bíblia, por Martinho Lutero, e logo muitos sacerdotes foram queimados mesmo depois de mortos, como Wiclyffe, outros foram executados, excomungados como Lutero, porque quiseram disseminar a leitura da bíblia, porque é uma obra que ficou em edição em aberto por dois mil anos, logo, atravessou a linha do tempo sem editor e sem organizador, portanto, registra as versões de todos escritores dela, e o amálgama das culturas, dos mitos e lendas misturando a cultura dos povos onde ela foi influenciada.


Não diga que a bíblia não serve como livro histórico, nenhuma história humana é isenta de ideologia e de mitos, como por exemplo, a guerra do Vietnam, a invasão do Iraque, a CV19, a história da AIDS, tudo é contaminado pelo interesse do país hegemônico, e das narrativas que mais favorecem ao lado dominante, como o descobrimento do Brasil oficialmente pelo navegador Pedro Álvares Cabral, mas esteve no |Brasil antes dele, Cabral, pelo menos três outros navegadores pelas terras brasileiras, como Pinzon.


Agora a teoria sobre o ateísmo dos religiosos; pois todos os sacerdotes são ateus, e seus seguidores nem suspeitam disso, é a consequência do perigo do conhecimento cada vez mais profundo da própria bíblia, que vai mostrando as camadas que vão sendo aprofundadas a cada passo no conhecimento cultural do leitor e o resultado é que a religião conduz ao ateísmo; se Karl Marx e Stalin soubessem disso obrigariam os comunistas a lerem bastante a bíblia para então se tornarem ateus convictos, ao contrário, fecharam os templos religiosos e perseguiram e mataram os religiosos, por nunca terem estudado a bíblia.


Não existe um texto ou uma imagem gravada nos pen drive, nem dos discos rígidos do computador, assim como na nossa memória no cérebro humano não existem nomes de pessoas, imagens de lugares, nem conhecimento nem informação alguma, se abrir o cérebro se verá muito sangue, detectar impulsos elétricos ali, e substâncias bioquímicas: então onde estão as informações?


Vamos por partes. O computador e a internet são organizadas em camadas. Então a informação entra, é armazenada, e sai dos computadores, e da internet; são tratadas por camadas cada vez mais profundas, do sofisticado para o mais simples, até que uma imagem ou um texto ou uma informação complicada sobre engenharia ou mecânica quântica, ou um filme ou vídeo, ou uma música são reduzidos a um conjunto de símbolos lógicos representadas apenas pelo simbólico binário: zero e ou um, chamados símbolos digitais.


Da mesma forma analogamente em nosso cérebro tudo que existe fisicamente no cérebro são apenas impulsos elétricos e as reações bioquímicas nos lugares certos das sinapses neurônicas ou neuronais, que no computador ou na internet são os circuitos lógicos eletrônicos que são apenas o nível baixinho de corrente representado pelo zero, o nível mais alto representado pelo um.


As camadas mais baixas do computador operam meia dúzia de instruções simples como: copiar o zero ou o um; achar um endereço onde está o zero ou o um; agrupar um conjunto de zeros e uns chamados de unidades de Bytes, por isso se mede memória e processador por múltiplos de bytes como: kilobyte, megabyte, gigabyte, terabytes, petabytes. 


As demais operações menos baixas são: comparar os bytes, e modificar os bytes, deslocando para a direita ou para a esquerda cada bit de informação, pois, um byte é um grupo de bits, um bit é cada zero e ou um individualmente; e, agrupar ou separar bits ou bytes.


Na camada imediatamente superior os circuitos lógicos do computador gravam uma sequência de conjunto ainda menos simples de instruções para serem executadas por cada circuito eletrônico pré-determinado pelo fabricante, que nunca mudam, são operações aritméticas e micro comandos.


Na camada seguinte, os programadores de computador tem a liberdade de combinar e recombinar e estabelecer uma sequência de execução das instruções da camada anterior, e é isso que chamamos programar um computador.


Na camada seguinte a anteriormente acima descrita, vem a camada da interface entre estes programas e o ser humano, que é a linguagem de programação onde a tradução é feita para que o computador entenda o que foi escrito nos programas para que os circuitos eletrônicos saibam o que deve fazer sequencialmente no programa e onde e como processar os dados introduzindo e retirando os dados.


A camada seguinte seria a de abstração onde aquele conjunto de bytes é interpretado decodificado para o ser humano perceber como letras, números, cores, imagens, sons, são as interfaces dos dados que viram informações reconhecíveis pelos humanos através da tela ou da impressão no papel.


Essa interface entre o ser humano e a máquina é a análoga àquela que existe entre o cérebro humano e a língua, os ouvidos e os olhos, que transforma aquele impulsos elétricos no cérebro e as reações bioquímicas do cérebro em luzes, imagens, palavras, frases, emoções externas para o ser humano.


Os rituais das religiões são feitos de camadas como no computador, onde o iniciante é introduzido primeiramente nos rituais sem compreender direito a utilidade de cada gesto, de cada repetição de palavras e atitudes, como o batismo, como os símbolos visuais, sobre o comportamento social, sexual, aprende as regras sem pré questionamento, para então sendo admitido no grupo poder ter acesso aos ensinamentos mais profundos.


O novato vai sendo entronizado e aos poucos começa a construir para si a sua versão da doutrina aprendida, então a nova camada crítica começa a se formar em sua mente e passa a selecionar e a eliminar e adicionar elementos heurísticos na sua visão e sua versão pessoal de religião e espiritualidade. 


Ele começa a discutir e a questionar os comportamentos e as doutrinas, começa a fazer os seus próprios juízos do comportamento admitido e aqueles que não são convenientes a partir de seu próprio ponto de vista.


Então a última camada religiosa vem da completa visão do domínio cultural e interpretação intelectual das escrituras sagradas onde e quando ele consegue separar as linhas de tempo entre o momento em que os livros sagrados foram escritos e a devida adaptação aos comportamentos análogos e a adaptação à cultura de sua geração, e de seu país, e sua comunidade, às suas leis, então surgem grandes questões que precisam ser devidamente resolvidas; muitas delas se transformam e novas versões de entendimentos já superados que eram anteriores às novas necessidades intelectuais e atuais para fazerem sentido no momento presente.


A última camada então vem com a adaptação da cultura contemporânea e dos avanços científicos que precisam ser incluídos na sua capacidade de justificar a doutrina e a sua fé, então o novo ateu começa a descartar as primeiras camadas de absorção inicial que entrou em sua mente sem resistência e sem criticismo dos primeiros momentos, logo a seguir ele constrói a sua última versão compilada de sua doutrina religiosa, eliminando os suportes baseados em enigmas e mitos e exclui a última camada de tabus e fica com a essência de toda a religião que é apenas a verdade nua e crua de que nada pode ser sagrado e que tudo é apenas o nada, o imenso nada para qual o fomos criados, saindo do nada e voltando para o nada, e que nossa vida não tem nenhum significado especial nem particular, e que tudo é uma imensa simulação no universo onde o próprio universo é um imenso sistema de simulações onde a realidade é tão concreta quanto as informações representadas no cérebro ou na memória de um computador: apenas zero e um, que só fazem sentido dentro de um quadro de referência particular, chamado conhecimento e vontade de ser e de acreditar.


Eclesiates 3:20 "Todos vão para um lugar; todos foram feitos do pó, e todos voltarão ao pó."


Eclesiastes 3:20

Eclesiastes 6

6Pois, de que lhe valeria viver dois mil anos, sem desfrutar a sua pros­peridade? Afinal, não vão todos para o mesmo lugar?


Eclesiastes 9:9

Desfrute a vida com a mulher a quem você ama, todos os dias desta vida sem sentido que Deus dá a você debaixo do sol; todos os seus dias sem sentido! Pois essa é a sua recompensa na vida pelo seu árduo trabalho debaixo do sol.


quarta-feira, 17 de agosto de 2022

ਮੈਂ ਅਜੇਤੂ ਰਹਿੰਦਾ ਹਾਂ

ਰੌਬਰਟੋ ਦਾ ਸਿਲਵਾ ਰੋਚਾ, ਯੂਨੀਵਰਸਿਟੀ ਦੇ ਪ੍ਰੋਫੈਸਰ ਅਤੇ ਰਾਜਨੀਤਿਕ ਵਿਗਿਆਨੀ

ਮੈਂ ਅਜੇਤੂ ਰਹਿੰਦਾ ਹਾਂ



ਮੈਂ ਖ਼ਬਰਾਂ ਤੋਂ ਬਹੁਤ ਖੁਸ਼ ਹਾਂ, ਕਿਉਂਕਿ 2014 ਵਿੱਚ ਪ੍ਰਕਾਸ਼ਿਤ ਮੇਰੇ ਬਲੌਗ ਵਿੱਚ ਮੈਂ ਚੇਤਾਵਨੀ ਦਿੱਤੀ ਸੀ ਕਿ ਅਮਰੀਕਾ ਕੋਲ ਕੋਈ ਵੀ ਆਯਾਤ ਫੌਜੀ ਸਾਜ਼ੋ-ਸਾਮਾਨ ਨਹੀਂ ਹੈ, ਕੁਝ ਵੀ ਨਹੀਂ ਹੈ। ਇਸ ਲਈ, ਮੈਂ ਸਹੀ ਸੀ, ਮੈਂ ਕਿਹਾ ਕਿ ਉਹਨਾਂ ਦੀ ਹਵਾਈ ਸੈਨਾ ਵਿੱਚ ਕਦੇ ਵੀ ਟੁਕਾਨੋ ਨਹੀਂ ਹੋਵੇਗਾ, ਉਹ ਉੱਥੇ ਇੱਕ ਸੰਸਕਰਣ ਵੀ ਤਿਆਰ ਕਰ ਸਕਦੇ ਹਨ, ਜਿਵੇਂ ਕਿ ਉਹਨਾਂ ਨੇ ਬੋਇੰਗ AV8 ਨਾਲ ਕੀਤਾ ਸੀ, ਜੋ ਕਿ ਬੋਇੰਗ ਦੁਆਰਾ ਨਿਰਮਿਤ ਅਤੇ ਸੋਧੇ ਗਏ ਬ੍ਰਿਟਿਸ਼ ਹੈਰੀਅਰ ਦੀ ਇੱਕ ਕਾਪੀ ਸੀ, ਅਤੇ ਜੈੱਟ ਬਣਾਉਣ ਵਾਲੇ ਪਹਿਲੇ ਬੰਬਾਰ ਦੀ ਵੀ ਬ੍ਰਿਟਿਸ਼ ਐਵਰੋ ਮਾਡਲ ਤੋਂ ਨਕਲ ਕੀਤੀ ਗਈ ਸੀ, ਪਰ ਮਾਰਟਿਨ ਦੁਆਰਾ ਸੰਯੁਕਤ ਰਾਜ ਅਮਰੀਕਾ ਵਿੱਚ ਤਿਆਰ ਕੀਤੀ ਗਈ ਸੀ, ਇਸ ਲਈ ਮੈਂ ਫੌਜੀ ਹਿੱਸੇ ਵਿੱਚ ਉੱਤਰੀ ਅਮਰੀਕੀਆਂ ਬਾਰੇ ਆਪਣੇ ਸਾਰੇ ਵਿਸ਼ਲੇਸ਼ਣਾਂ ਵਿੱਚ ਅਜੇਤੂ ਹਾਂ।

ਸੰਯੁਕਤ ਰਾਜ ਨੇ ਆਪਣੀ ਹਵਾਈ ਸੈਨਾ ਲਈ EMBRAER ਦੁਆਰਾ ਤਿਆਰ ਕੀਤੇ Tucano A29 ਜਹਾਜ਼ਾਂ ਨੂੰ ਅਪਣਾਉਣ ਤੋਂ ਇਨਕਾਰ ਕਰ ਦਿੱਤਾ, ਸਿਰਫ ਆਪਣੀਆਂ ਹਥਿਆਰਬੰਦ ਸੈਨਾਵਾਂ ਦੀਆਂ ਸਾਰੀਆਂ ਸ਼ਾਖਾਵਾਂ ਵਿੱਚ ਅਮਰੀਕਾ ਵਿੱਚ ਤਿਆਰ ਅਤੇ ਡਿਜ਼ਾਈਨ ਕੀਤੀ ਫੌਜੀ ਸਮੱਗਰੀ ਦੀ ਵਰਤੋਂ ਕਰਨ ਦੀ ਪਰੰਪਰਾ ਨੂੰ ਕਾਇਮ ਰੱਖਦੇ ਹੋਏ, ਸਿਰਫ ਨੀਲੀਆਂ ਅੱਖਾਂ ਅਤੇ ਫਰ ਸ਼ੌਕੀਨਾਂ ਦੁਆਰਾ ਨਿਯੰਤਰਿਤ ਦੇਸ਼। ਬਹੁਤ ਗੋਰੇ ਲੋਕ ਵਿਸ਼ਵ ਸਭਿਅਤਾ ਦੇ ਬੁਨਿਆਦੀ ਅਧਿਕਾਰਾਂ ਦੇ ਸਾਡੇ ਰਾਖਿਆਂ ਦੇ ਚੰਗੇ ਇਰਾਦਿਆਂ ਤੋਂ ਹੈਰਾਨ ਅਤੇ ਖੁਸ਼ ਹਨ।


Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

I remain undefeated

Roberto da Silva Rocha, university professor and political scientist

I remain undefeated



I am very happy with the news, because in my blog published in 2014 I warned that the US does not have any imported military equipment, nothing, nothing. So, I was right, I said that they would never have the Tucano in their air force, they could even produce a version there, as they did with the Boeing AV8, which was a copy of the British Harrier manufactured and modified by Boeing, and of the first bomber to jet also copied from the British Avro model, but produced in the USA by Martin, so I remain undefeated in all my analyzes about the North Americans in the military segment.

The US gave up on adopting the Tucano A29 aircraft produced by EMBRAER for its air force, maintaining the tradition of only using military material produced and designed in the US in all branches of its armed forces, only the countries governed by blue eyes and fur aficionados. very white people are dazzled and delighted by the good intentions of our protectors of the fundamental rights of world civilization.


Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político

من شکست ناپذیر می مانم


روبرتو داسیلوا روشا، استاد دانشگاه و دانشمند علوم سیاسی

من شکست ناپذیر می مانم



من از این خبر بسیار خوشحالم، زیرا در وبلاگم منتشر شده در سال 2014 هشدار دادم که ایالات متحده هیچ تجهیزات نظامی وارداتی، هیچ چیز، هیچ چیز ندارد. بنابراین، حق با من بود، گفتم که آنها هرگز توکانو را در نیروی هوایی خود نخواهند داشت، حتی می توانند یک نسخه در آنجا تولید کنند، همانطور که با بوئینگ AV8 که یک کپی از هریر بریتانیایی بود که توسط بوئینگ ساخته و اصلاح شده بود، انجام دادند. و از اولین بمب افکن جت نیز کپی شده از مدل بریتانیایی Avro، اما در ایالات متحده توسط مارتین تولید شده است، بنابراین من در تمام تحلیل های خود در مورد آمریکایی های شمالی در بخش نظامی شکست ناپذیر باقی می مانم.

ایالات متحده از پذیرش هواپیمای Tucano A29 تولید شده توسط EMBRAER برای نیروی هوایی خود منصرف شد، و سنت استفاده از مواد نظامی تولید و طراحی شده در ایالات متحده را در تمام شاخه های نیروهای مسلح خود حفظ کرد، تنها کشورهایی که توسط چشمان آبی و طرفداران خز اداره می شوند. مردم بسیار سفیدپوست از نیت خیر مدافعان حقوق اساسی تمدن جهانی مات و مبهوت شده اند.

Roberto da Silva Rocha, professor universitário e cientista político