علم چگونه کار می کند
این مطالعه معرفت شناسی روش شناسی تحقیق علمی نیست، بلکه دقیقاً یک روش شناسی معرفت شناسی تحقیق علمی است.
مردم عادی تصور می کنند که جهان دارای قوانین علمی است که توسط مغزهای علمی درخشان مانند ایزاک نیوترون، آلبرت انیشتین، یا دیراک، یا ماخ، یا نیلز بور، یا فرنل، یا ماکسول، یا فرمی، یا ماکس پلانک، یا ورنر هایزنبرگ کشف شده است. ، لوئیس دو بروگلی، اروین شرودینگر، مکس بورن، جان فون نویمان، پل دیراک، ولفگانگ پاولی، ریچارد فاینمن، همانطور که دکارت گفت اگر فکر کنم پس هستم، جوهر پدیدارشناسی، جهان مادی یا علم مادی را درک میکند. آیا جهان مادی فقط به این دلیل وجود دارد که ما آن را از طریق علم درک می کنیم؟
واقعیت علمی نتیجه ادراک و تخیل علمی است، زیرا قوانین جهان وجود ندارد، قوانین جهان نتیجه الگوبرداری از اکتشافات ما است که با هر پیشرفت علم باید تغییر کند، واقعیت نیست. تغییر می کند، اما این درک ما از جهان است که تغییر می کند، ریاضیات در جهان وجود ندارد، نه قوانین نیوتن و نه مکانیک کوانتومی فقط مدل های ذهنی عادی انسانی برای ادراک و منطقی کردن خود ما از جهان هستند.
شرودینگر و هایزمبرگ دقیقاً بیان می کردند که جهان وجود دارد زیرا ما آن را درک می کنیم، و نه برعکس، جهانی متفاوت از ادراک ما معنا ندارد، و ادراک به مدل های علمی بستگی دارد تا زمینه درک ما از همان جهان را ایجاد کند. بنابراین، ما ادراک خود از جهان را به دلیل بستر توضیح و مشاهده خود مدل می کنیم و بعداً زمینه آزمایش خود را بر اساس زمینه تبیین نظری تنظیم می کنیم و دایره خودآفرینی واقعیت را می بندیم. هیچ واقعیت ممکن دیگری خارج از آگاهی ما از واقعیت وجود ندارد.
Nenhum comentário:
Postar um comentário